َ

َ

هجمه رسانه ای غرب

طی سالهای اخیر مباحث زیادی در خصوص شبکه های ماهواره ای ساخته‌و پرداخته دست غرب برای ایرانیان و تاثیرگذاری مخرب آن بر روی افکار کودکان و نوجوانان مطرح شده است.به عنوان مثال شبکه «فارسی وان» متعلق به فردی به نام «رابرت مرداک» امپراتور رسانه ای است که یک یهودی استرالیایی و چهارمین مرد ثروتمند آسیاست، به نقش پر رنگ خود و مجموعه رسانه ای‌اش در امور دیگر کشورها افتخار می کند .مرداک عملکرد شبکه خبری فاکس نیوز و سایر رسانه های تحت تملک خود در تحریک و تشویق دولت ایالات متحده و اقناع افکار عمومی برای حمله به عراق را بسیار خوب و موثر ارزیابی می کند.بنابر این تفکری که جنگ طلبی و دخالت مستقیم نظامی در امور سایر کشورهای جهان از سوی قدرتهای سلطه گر را توجیه نموده و مورد تشویق قرار می دهد مولد برنامه های شبکه های مخرب فارسی زبان است.رژیم صهیونیستی،ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای اروپایی سعی داشته اند فرهنگ مهاجم را به صورتی تزئین شده وارد زندگی و مناسبات روزمره سایر مردم دنیا نمایند. بدیهی است جامعه ای اسلامی که فرهنگ اسلامی و پویایی این دین مبین در زیرساخت ها و متن آن جاری می باشد همواره از سوی فرهنگ مهاجم مورد هجمه قرار می گیرد. این مسئله امری اجتناب ناپذیر است. به عبارت دیگر نمی توان وجود ضد فرهنگ مهاجم و کلیت آن را نادیده گرفت،بلکه باید با این تهاجم فرهنگی به مبارزه پرداخت .

آنچه مسلم است اینکه دشمنان ایران اسلامی همچنان نسبت به پخش و رواج چنین برنامه های مبتذلی اصرار می ورزند و همچنان در این مسیر حرکت خواهند کرد.از این حیث نباید روی تنظیم رفتار رسانه های دشمنان خود کوچکترین حسابی باز کنیم.تنها راه مقابله با این تهاجم آشکار فرهنگی تقویت و اثبات قدرت رسانه ای کشورمان است.در این خصوص ظرفیتهای زیادی در کشورمان وجود دارد که هنوز به صورت بالقوه باقی مانده است.همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز بسیاری از توانایی ها و امکانات خود را جهت ارائه الگوهای جذاب ولی سالم زندگی به نوجوانان به کار نگرفته است.بدیهی است که در این خصوص باید همه نهادهای فرهنگی کشور با یکدیگر همکاری نموده و به دور از هر گونه موازی کاری و ضمن تقسیم مشخص وظایف و اهداف،به مقابله جدی باا این تحرکات وقیحانه ضدفرهنگی دشمن برخیزند. ترویج خانواده‌های بی سامان و لجام گسیخته ، ترویج و عادی جلوه دادن خیانت
خانوادگی، بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین ، عادی جلوه دادن رابطه خارج از ازدواج ، هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و موثر، عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران، تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده، ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج ، ترویج فمینیسم و کمرنگ کردن نقش مرد ، مخدوش کردن رابطه فرزندان در خانواده ، ترویج خشونت در جوانان و نوجوانان از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص ، پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان از موضوعات شبکه های تازه تاسیس غربی است . این شبکه ها انواع ناهنجاری ها و مناسبات نامشروع فردی و اجتماعی را بر ذهن نوجوانان تحمیل می کنند.اساسا نوجوانان و کودکان سخت ترین ضربه را از مشاهده چنین
شبکه هایی متحمل می شوند.در این میان متاسفانه برخی خانواده ها نسبت به این موضوع توجه کافی نداشته و ترجیح می دهند مانعی برای فرزندان خود در این خصوص ایجاد نکنند.غافل از آنکه مضرات بعدی و آتی مشاهده این برنامه ها گریبانگیر خانواده ها نیز خواهد شد.ترویج بی اخلاقی در قالب
برنامه‌های مهیج بدترین سمی است که می تواند وارد ذهن انسان شود.در این خصوص پیام اصلی یک فیلم در لابه لای هیجان کاذب ناشی از آن ظاهرا محو می شود اما عملاآثار خود را در درون فرد و رفتارهای آتی وی نشان می دهد.این تاثیرپذیری خطرناک با استناد به بسیاری از تکنیکهای روانشناسی نیز قابل درک است.به هر حال عواقب و تبعات این تاثیرپذیری بسیار سخت و جبران ناپذیر خواهد بود.متاسفانه برخی از افراد جامعه تصور می کنند که فرهنگ مهاجم خود را در کنار فرهنگ اصیل بر افکار عمومی و نسل جوان عرضه می نماید؛ اما حقیقت امر این است که فرهنگ مهاجم و فرهنگ اصیل با یکدیگر جمع پذیر نیستند. این خصلت جمع ناپذیری میان فرهنگ ها موجب می شود تا فرهنگ مهاجم از ابتدا با هدف نابودی فرهنگ اصیل وارد جامعه شود. پس فرهنگ مهاجم به نسل جوان یک جامعه فرصت انتخاب و امکان تعقل در خصوص فرهنگ اصیل و غنی را نمی دهد بلکه با عقب مانده و غلط جلوه دادن فرهنگ غنی و اصیل سعی دارد خود را به عنوان جایگزین برای این فرهنگ در جامعه مطرح کند. از این روست که مقابله نکردن با فرهنگ مهاجم ضربه های سنگینی را بر بستر جامعه وارد می سازد.تنها مقوله ای که سبب شناختن فرهنگ مهاجم غرب می شود تقویت آگاهی های فردی و جمعی در جامعه است.در سایه همین آگاهی است که فرهنگ مهاجم دیگر
نمی‌تواند خود را برای مخاطبان و مخصوصا جوانان تزئین نماید .پس ناچارا با همان ماهیت پلید در مقابل چشمان بیدار افراد ظاهر می شود و مورد پذیرش نیز قرار نمی گیرد.از این حیث باید اصلی ترین راهبرد کشور ایجاد آگاهی فرهنگی در میان جوانان باشد.فرهنگ در معادلات هر جامعه ای نقش پایه و اساس را دارد و اگر این پایه و اساس آسیب پذیر باشد دیگر ابعاد و ارکان نظیر ارکان اقتصادی نیز به صورت مستقیم ضربه می خورد.مولدان ضدفرهنگهای غربی نسبت به اصالت ها، ریشه ها و بنیان ها و باورهایی که در میان یک ملت ریشه داشته و موجبات بیداری آنها را در مقابل بیگانه فراهم می آورد بسیار بدبین و حساس بوده و سعی دارند باخشکاندن اصالت ها و ریشه ها زمینه را جهت مسخ انسان ها و شکل دادن به آنها در قالب هایی ایستا فراهم آورند.این ایستایی و سکون دقیقا همان چیزی است که غرب می خواهد. در حالت سکون فرد بیشترین ضربه پذیری فکری را دارد . این همان خواسته دشمنان فرهنگی اسلام است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد