َ

َ

تصویر زرد بدحجابی روی پرده نقره‌ای

                       جاویدان اسماعیل پور عالیزمینی

بحث درباره عفاف و حجاب این روزها یکی ازداغ‌ترین بحث‌های میان رسانه‌ها و حوزه عمومی جامعه است، به نحوی که شاید بتوان این موضوع را یکی از مهم‌ترین مسائلی دانست که ذهن بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان حوزه اجتماعی را به خود درگیر کرده است.
 دراین میان علاوه بر خود بحث اصلی، مباحث جانبی هم در چندماه اخیر بیش از گذشته زیر ذره‌بین کارشناسان و نخبگان دراین باره قرار گرفته‌اند. یکی از ابعاد این بحث‌ها، صحبت پیرامون مسائل و ابزارهای فرهنگی است که به طور مستقیم در بحث عفاف و حجاب مؤثر هستند و جوانان از آنها تأثیر می‌پذیرند.

بحث درباره عفاف و حجاب این روزها یکی ازداغ‌ترین بحث‌های میان رسانه‌ها و حوزه عمومی جامعه است، به نحوی که شاید بتوان این موضوع را یکی از مهم‌ترین مسائلی دانست که ذهن بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان حوزه اجتماعی را به خود درگیر کرده است.
  دراین میان علاوه بر خود بحث اصلی، مباحث جانبی هم در چندماه اخیر بیش از گذشته زیر ذره‌بین کارشناسان و نخبگان دراین باره قرار گرفته‌اند. یکی از ابعاد این بحث‌ها، صحبت پیرامون مسائل و ابزارهای فرهنگی است که به طور مستقیم در بحث عفاف و حجاب مؤثر هستند و جوانان از آنها تأثیر می‌پذیرند.
در همین زمینه بدون تردید محصولات رسانه‌ای پرطرفداری همچون فیلم‌های سینمایی یا سریال‌های تلویزیونی نقش مهمی در چگونگی برداشت از بحث عفاف و حجاب و نوع دیدگاه به این ماجرا دارند.
دراین رابطه باید توجه داشت که بحث پیرامون مسائل اخلاقی که بی‌ارتباط با این موضوع نیست، در چندماه اخیر یکی از بحث‌های جنجالی بین اهالی سینما بوده است و کسانی مانند پرستو صالحی، مرجان محتشم، احمد نجفی، محمدعلی کشاورز، آتیلا پسیانی و مجید مظفری که همگی از اهالی هنر هفتم هستند دراین باره صحبت‌هایی داشته‌اند. اما با توجه به تمام این مسائل و گفت و شنودهایی در این رابطه، سؤالی که ذهن نخبگان حوزه علوم انسانی را به خود معطوف کرده، این بوده است که آیا می‌توان حوزه هنر و بحث رعایت فرهنگ عفاف عمومی را از هم جدا دانست و سؤال دیگر اینکه آیا درصورت رعایت نکردن مسائلی از این دست در فیلم‌ها و تولیدات، می‌توان از جوانان که طرفدار ثابت حوزه سینما هستند، انتظار رعایت فرهنگ حجاب را داشت؟


از هنجارشکنی سوپراستارها تا الگوپذیری جوانان
فرهاد مهدویان، کارشناس اجتماعی و استاد دانشگاه، درپاسخ می‌گوید:بدون تردید به دلیل ارتباط بصری-ذهنی که پیام‌های فیلم‌های ما با ذهن جوانان دارد، نمی‌توان تأثیر قابل توجه محصولات رسانه‌هایی همچون سینما را نادیده گرفت، به تعبیری دیگر، هنر هفتم و به ویژه سینما امروزه در نسل جوان آنقدر محبوب است که کوچک‌ترین و جزئی‌ترین پیام آن به سرعت دریافت می‌شود و جوانان به تمام این جزئیات بسیارحساس هستند، همچنین به باور این استاد دانشگاه وقتی در فیلم‌های سینمایی ما سوپراستارها که به نوعی در جامعه امروز ایران هم به الگوی مادی و هم رفتاری جوانان تبدیل شده‌اند به شکل نامتعارفی لباس می‌پوشند یا رفتارهای آنها چه روی پرده سینما و چه خارج از آن غیرعرفی و در جهت مخالف با هنجارهای جامعه است، نمی‌توان تأثیر تمام این مسائل برطرز فکر جوانان را نادیده گرفت چراکه به عنوان نمونه وقتی یک سوپراستار که هم محبوب است و هم ثروتمند، به شکل خاصی لباس می‌پوشد، برخی ازاعضای جوان جامعه در راستای الگوگیری از این دست افراد، دقیقاً سعی می‌کنند به مانندآنها رفتار کنند یا لباس بپوشند.
مهدویان در ادامه می‌افزاید: بعضی از جوانان به دلیل نادیده گرفتن استعدادهایشان در برخی زمینه‌های دیگر به شدت جذب حوزه سینما شده‌اند و همین مسئله سبب شده که به دلیل ماهیت جوانی، برای رسیدن به جایگاه مادی و اجتماعی برخی الگوها همان رفتار آنها را دقیقاً تکرار کنند. این صحبت‌ها دراین زمینه در حالی از سوی این کارشناس مطرح می‌شود که به باور بسیاری از صاحبنظران محتوا و حتی نمادهای فقر و ثروت در فیلم‌ها هم به شدت در نگرش جوانان در پوشش و رعایت فرهنگ عفاف و حجاب مؤثر بوده است.


نماد‌سازی کاذب سطحی‌نگری می‌سازد
فرهاد مهدویان دراین باره براین مسئله تأکید دارد که وقتی در برخی فیلم‌های سینمایی افراد فقیر، اشخاصی با حجاب و مذهبی تعریف می‌شوند و در طرف مقابل افرادی که حریم‌های حجاب و اخلاق را رعایت نمی‌کنند، افرادی متجدد و ثروتمند به نمایش درمی‌آیند، در واقع ما در حال نماد‌سازی برای قشر جوانی هستیم که به طور قابل توجهی این نماد‌سازی را در ذهن خود تکرار می‌کند و حتی به صورت دائمی با آنها کلنجار می‌روند، یعنی به طور مشخصی این موضوع به طور ناخودآگاه در ذهن نوجوانان از همان دوران کم سن و سالی شکل می‌گیرد که افراد باحجاب فقیران و پایین‌دستان جامعه هستند و بی‌بند و باری و پایبند نبودن به حریم‌های عرفی نشانه تجدد و ثروتمندی است.
حال با و جود شکل‌گیری چنین تصوری در ذهن نوجوانان و جوانان، طبق گفته‌های این کارشناس چگونه می‌توان از یک نوجوان انتظار داشت که خود را ملزم و علاقه‌مند به رعایت فرهنگی مانند فرهنگ عفاف و حجاب بداند؟
علاوه بر این با نگاهی به فضای کلی بسیاری از فیلم‌های سینمایی می‌توان گفت که رعایت نکردن حجاب و هنجارهای اجتماعی در این زمینه گویی به یکی از مرسومات این روزهای سینما تبدیل شده و حتی این مسئله دقیقاً در جاهایی که اصلاً نیازی به آن نیست هم به کار گرفته می‌شود، به نحوی که بدون تردید در برخی از محصولات سینمای این روزهای ایران، نادیده گرفتن هنجارها و عرف‌های اخلاقی زیرمجموعه فرهنگ عفاف و حجاب حتی راهی برای فروش بیشتر فیلم در نظر گرفته می‌شود.
درهمین زمینه برخی از صاحبنظران براین باورند که بعضی کارگردانان سینمای امروز ایران به دنبال فروش بیشتر از راه زیرپاگذاشتن هنجارهای زیر مجموعه بحث عفاف و حجاب در فیلم‌های خود هستند و همین مسئله سبب شده که قشر جوان با مشاهده این موضوع به بحث رعایت هنجارها دراین زمینه مانند فضای سینما به عنوان موضوعی سطحی بنگرد که رعایت کردن یا رعایت نکردن آن زیاد اهمیت ندارد.
مهدویان دراین باره هم به عادی کردن شکستن هنجارها در بسیاری از فیلم‌های سینمایی اشاره می‌کند و می‌گوید: شکستن هنجارها دربرخی فیلم‌ها آنقدر عادی شده که اگر در برخی فیلم‌ها این هنجارها رعایت شود، جای تعجب دارد، یعنی به تعبیری واضح‌تر بعضی کارگردانان در هر ژانری که باشند و با هر تمی که فیلم بسازند زیر پا گذاشتن هنجارها یکی از اصول جدایی‌ناپذیرشان شده است، به نحوی که مخاطب جوان وقتی به سینما برای دیدن این چنین فیلم‌هایی مراجعه می‌کند، کاملاً آمادگی تماشا و انتظار تمام این هنجارشکنی‌ها را دارد و این مسئله آنقدر به تدریج برایش عادی شده و خواهد شد که آن را در زندگی روزمره خود هم لحاظ می‌کند.
علاوه بر این مسائل به نظر می‌رسد در شرایط مطلوب جامعه ایرانی- اسلامی رسانه‌ای مانند سینما نه تنها نباید این چنین باشد بلکه باید نقش هدایتگر و ترویج‌کننده را برای جامعه و به قشر جوان ایفا کند. اما با توجه به این موضوع این سؤال مطرح می‌شود که رسانه‌ها درشرایط مطلوب در این زمینه باید ترویج‌گر چه مسائلی باشند و حد مطلوب آنها چیست؟
فرهاد مهدویان در پاسخ به این سؤال به این نکته اشاره می‌کند که رسانه‌هایی مانند سینما باید زمینه اقناع جوانان را از همان دوران خردسالی فراهم کنند و به نوعی شرایط رعایت فرهنگ عفاف و حجاب و ملزومات آن را به وسیله تولیدات جذاب در ذهن آنها فراهم آورند. به هر ترتیب به نظر می‌رسد در عصر جدید رسانه‌ها، بسیاری از کارشناسان اجتماعی نه تنها به سینما نگاه سلبی ندارند بلکه به آن به عنوان ابزاری برای نهادینه کردن فرهنگ‌های بومی همچون عفاف و حجاب می‌نگرند و همین موضوع سبب می‌شود این کارشناسان به فکر برنامه‌ریزی برای این مسئله بیفتند؛ برنامه‌ریزی که آسیب‌شناسی دراین حوزه را بیش از هر چیزی ضروری نشان می‌دهد.

رضا فرخی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد