َ

َ

چادر ، حجاب مردان است !


گاه در جامعه بعضی دختران گلایه دارند که چرا ما فقط باید باحیا باشیم و حجاب را رعایت کنیم؟ چرا مردان نباید حجاب داشته باشند؟چادر حجاب مردان استگاه در جامعه بعضی دختران گلایه دارند که چرا ما فقط باید باحیا باشیم و حجاب را رعایت کنیم؟ چرا مردان نباید حجاب داشته باشند؟ چرا بایدخود را محدود کنیم به خاطر چند مرد ؟اصلاً بگذارید راحت باشیم ! هر کس بخواهد نگاه می کند و هر کس نخواهد نگاه نمی کند…. .دختران حق دارند! باید مردان نیز حرمت و احترام خود را حفط کنند و جایگاه زنان را تنها برای امیال خود و لذت زودگذر خویش ، پایین نیاورند ! شایسته است ، مردان حیا و عفت داشته باشند و زنان را به کالای جنسی تبدیل نکنند بلکه وجود و استعداد زنان را ارج نهند و زندگی شان را با آنها ، نرم و لطیف و پر از احساس کنند . مردان و زنان ، دختران و پسران باید آگاه باشند که تنها در سایه ی ازدواج است که به آرامش می رسند. آن موقع است که هر نگاهشان به هم تنها به خاطر لذت نیست ، بلکه در عمق آن نگاه ، علاقه، محبت، انسانیت و فداکاری نهفته است . 
ادامه مطلب ...

تقدیم به جوانانی که حجاب را دوست ندارند

وقتی پای حرف‌هایش می‌نشینی احساس نمی‌کنی که یک زن تازه مسلمان است. انگار سال‌هاست اسلام را می‌شناسد و با آن زندگی کرده است. آنقدر درباره اسلام خوب حرف می‌زند که احساس می‌کنی از تویی که سال‌هاست مسلمانی را یدک می‌کشی جلو زده است.از لابه‌لای حرف‌هایش دو سه جمله را انتخاب کردم؛ جملاتی که درباره حجاب گفته بود؛ جملاتی که می‌تواند روح تازه‌ای در کالبد اعتقادات جوانان امروز باشد. زیبایی‌اش از آن جهت است که خانمی این حرف را به زبان می‌آورد که خود بی حجابی را تجربه کرده و حالا با یک بار تجربه‌ی حجاب، دارد اینگونه زیبا و آرمانی درباره حجاب حرف می‌زند: «با خواندن نماز و چادر به‌سر کردن بال پرواز درآوردم و این حالت قابل وصف نیست.» «نخستین بار که شهادتین گفتم هنوز به قدری از اسلام آگاهی نداشتم و پس از کسب آگاهی بیشتر درباره خدا و نماز، دوباره شهادتین خواندم.» «پیش از این فکر می‌کردم حجاب جزو فرهنگ ایران است اما وقتی فهمیدم از احکام دین اسلام است واقعاً از خودم خجالت کشیدم و دوباره از خدا معذرت‌خواهی کردم و شهادتین خواندم تا با رعایت تمام احکام و قوانین یک مسلمان واقعی باشم. 

ادامه مطلب ...

آخرین وداع حضرت زینب (س) با پیکر امام حسین (ع)


عصر عاشورا قضایا به پایان می رسد. عمربن سعد شب حرکت نمی کند، چرا؟ برای اینکه کارهایی از نظر خودش و سپاهیان خودش دارد، مخصوصا دفن کردن اجساد کشته های سپاه خودش. شب را ماند و فردا که روز یازدهم بود حرکت کرد. دستور داد سرهای مقدس را از بدن ها جدا کردند، سر مقدس امام حسین (ع) را همان عصر عاشورا به عجله به طرف کوفه بردند و از آن جمله به منابت یک حادثه تاریخی سر جناب حبیب بن مظهر را، باقی سرهای شهدا را نگه داشتند با خودشان ببرند. اینها روز یازدهم حرکت کردند. برنامه را چنان چیدند که پیش از ظهر روز دوازدهم با یک دبدبه و طنطنه خیلی زیاد و فوق العاده وارد کوفه بشوند و به اصطلاح اعلام پیروزی خودشان را به مردم بکنند و ضمنا زهر چشمی هم از مردم بگیرند، جشن موفقیت بگیرند، ترتیب همه کارها را هم برای خودشان داده بودند 
ادامه مطلب ...

قافله سالاری حضرت زینب در عصر عاشورا

تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه مذکر مؤنث است. حادثه ای است که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. معجزه اسلام اینهاست، می خواهد دنیای امروز بپذیرد، می خواهد نپذیرد، آینده خواهد پذیرفت. امام حسین (ع) اهل بیت خودش را حرکت می دهد برای اینکه در این تاریخ عظیم، رسالتی را انجام دهند، برای اینکه نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند با قافله سالاری زینب، بدون آنکه از مدار خودشان خارج بشوند. از عصر عاشورا، زینب تجلی می کند. از آن به بعد به او واگذار شده بود. رئیس قافله اوست، چون یگانه مرد، امام سجاد (ع) است که در این وقت به شدت مریض است و احتیاج به پرستاری دارد تا آنجا که دشمن طبق دستور کلی پسر زیاد، که از جنس ذکور اولاد حسین هیچکس نباید باقی بماند، چند بار حمله کردند تا امام زین العابدین را بکشند ولی بعد خودشان گفتند «انه لما به» این خودش دارد می میرد (بحار الانوار ج 45 ص 61، اعلام الوری ص 246، ارشاد شیخ مفید ص 242) و این هم خودش یک حکمت و مصلحت خدائی بود که حضرت امام زین العابدین بدین وسیله زنده بماند و نسل مقدس حسین بن علی باقی بماند. یکی از کارهای زینب، پرستاری امام زین العابدین است 

ادامه مطلب ...