َ

َ

وقتی بهای مهریه زندان می‌شود...

بهتر است کمی صریح سخن گفت!این روزها در بسیاری از محافل و حتی در نزد آشنایان و دوستان در خصوص مهریه های سنگین و موانعی که در شب خواستگاری بر سر قرار دادن مهریه های زیاد به وجود می آید سخنان تلخی می شنویم.گویا مهریه از نشانه صداق و دوستی و محبت و الفت میان مرد و زن به ابزاری برای تهدید تبدیل شده است.این روند طی سالهای اخیر تشدید شده است و هنوز محافل قضائی کشور نتوانسته اند از ادامه آن جلوگیری به عمل آورند.

البته باید اذعان کرد که مشکل اصلی در این میان دستگاه قضائی نیست.بحران اصلی به وجود آمده در خصوص مهریه،از عرف ناخوشایند و آزاردهنده ای نشات می گیرد که بر اساس آن مهریه نقش عامل ثبات زندگی را پیدا 
می‌کند!چشم و هم چشمی های فامیلی نیز در این خصوص تاثیر مستقیمی دارد.اینکه خانواده‌ها با قیاس میان فرزند خود و دیگر فرزندان فامیلی آشنا مهریه ای سنگین را به داماد تحمیل 
می‌کنند.حتی در مواردی نیز شاهد عکس این ماجرا هستیم.یعنی خود داماد برای خوشایند همسرش و در راستای جلوگیری از حرف و حدیثهای فامیلی در خصوص مهریه کم عروس و ..با قرار دادن مهریه ای سنگین موافقت می کند.در این میان سئوالاتی از این قبیل که در صورت جدایی (به عنوان یک احتمال در زندگی زوجین)این مهریه چگونه باید پرداخت شود؟

ماجرا هر روز تلخ تر می شود.محمدعلی ساری، معاون ستاد دیه ایران تاکید می کند که تنها در مدت پنجاه روز، 327 مرد ایرانی به علت ناتوانی در پرداختن مهریه همسرانشان زندانی شده‌اند.

آمار زندانیان مهریه نسبت به سال گذشته پنجاه درصد افزایش داشته است.چنانچه معاون ستاد دیه کشور اعلام کرده است، زوج‌های ایرانی تاکنون از ثبت قید «عندالاستطاعه» بودن مهریه در سند ازدواج خود استقبال نکرده‌اند.
«عندالاستطاعه» بودن به این معناست که شوهر هر زمان که از نظر مالی توانایی داشت، ملزم به پرداخت مهریه به همسر خود باشد.این آمار خود گویای بحرانی است که زندگی زوجین را تحت تاثیر خود قرار می دهد. جوانها با 
ضرب‌المثل غلط «مهریه را که داده و که گرفته» عقد نامه را امضا می‌کنند در حالی که در دفاتر ثبت ازدواج نباید این کلمه بالاجبار ثبت شود. پیشنهاد کمیته حقوقی ستاد دیه این است که در عقد نامه ها از کلمه عندالاستطاعه استفاده و ثبت شود تا زوج در صورت داشتن استطاعت و توان مالی مهریه زوجه را پرداخت کند البته این پیشنهاد است و باید در مجلس توسط کارشناسان راهکارهای جلوگیری از فرارقانونی افراد سودجو هم درنظر گرفته شود تا زوجه دچار مشکل نشود.

به راستی زندانی شدن مرد بر اثر عدم توانایی و استطاعت مالی در پرداخت مهریه های سنگین چگونه می تواند منجر به خوشبختی زوجه شود؟!از سوی دیگر،آیا در صورتی که مرد و زن نتوانند با یکدیگر زندگی کنند و بنا به هر دلیلی بنای ناسازگاری مستمر و مزمن با یکدیگر را داشته باشند،مهریه سنگین چگونه می تواند منجر به ایجاد الفت و عاطفه در فضای خانواده شود ؟اگرچه در اینجا باید حقوق زوجه را در نظر گرفت و بنا به نوع شرایطی که زوج و زوجه در آن به سر می برند محاسبه وضعیت آینده زوجه(در صورت طلاق)را کرد اما به نظر 
می‌رسد ادامه وضعیت فعلی به هیچ عنوان پاسخگو نیست.دین مبین اسلام و علمای شیعه و مراجع عظام تقلید جملگی با وضع مهریه‌های سنگین مخالف بوده و مخالفت خود را به صورتی علنی ابراز نموده اند.در چنین شرایطی باید برای این مسئله فکری اساسی شود.این روزها بحث و تبادل نظر پیرامون مهریه در مطبوعات و رسانه ها داغ و گسترده است، اما به راستی از این بحثها چه عوایدی حاصل می شود؟ به نظر می رسد هر چه سریع تر باید برای این موضوع تصمیمی صحیح گرفت. مهریه در هر برهه زمانی وجود داشته، اما نوع نگرش نسبت به مهریه باید تغییر نماید.امروز هزاران جوان به دلیل عدم پرداخت مهریه در پشت میله‌های زندان عمر خود را سپری می کنند . آیا 
مهریه‌ای که در حد شماره شناسنامه طرف می‌باشد می توان به عنوان یک واقعیت عندالمطالبه در نظر گرفت؟ آیا برای یک کارمند با حقوق 400 هزار تومان، پرداخت 400 سکه را 
می‌توان عندالمطالبه در نظر گرفت؟!

شاید هم اکنون این سئوال به نظر برسد که چه راهکاری باید برای استیفای حقوق زوجه (با هدف تضمین مالی زندگی وی پس از طلاق)در نظر گرفت و اساسا قوه قضائیه چگونه 
می‌تواند این مسئله را حل و فصل کند.بی دلیل پاسخ این سئوال را نمی توان فی البداهه داد اما بدون شک در صورتی که علمای دین (به عنوان افرادی که نگران وضعیت فعلی در خصوص مهریه هستند)،نهادهای قضائی،روانشناسان خبره و مشاوران خانواده جملگی جهت حل این معضل پیشقدم شوند می توانند راهکارهای بسیار مناسبی را ارائه دهند.چنین توان و ظرفیتی هم اکنون وجود دارد و باید از آن به بهترین وجه ممکن استفاده کرد.مهریه نباید به دستمایه و بهانه ای جهت لمس میله های زندان تبدیل شود.در عین اینکه باید حقوق زنان نیز در این خصوص رعایت گردد.آیا زمان بازنگری جدی در این خصوص فرا نرسیده است؟

این وظیفه مسئولان فرهنگی جامعه بویژه خانواده ها است که دختران جوان را مجاب کنند که تعیین مهریه بالا، تضمینی برای دوام و خوشبختی زندگی مشترک نیست. اما نباید این حق تبدیل به حربه ای برای از بین بردن یک زندگی شود. جمع این دو موضوع باید به خوبی در مسئله مهریه و قوانین مترتب بر آن لحاظ گردد.

همه نهادها و مجموعه ها باید خود را در خصوص وضعیت نا به هنجار به وجود آمده مسئول دانسته و جهت حل این بحران چاره ای سازند.اصلا کلیت وضع مهریه های سنگین،حتی اگر هیچ گاه در زندگی طرفین به اجرا گذاشته نشود خود مولد رفتارها و انتظاراتی نادرست در زندگی مشترک افراد خواهد بود و منجر به تغییر بسیاری از هنجارها و الگوهای زندگی مشترک طرفین خواهد شد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد