-حدیث «فاطمة بضعة منی...» یکی از بارزترین دلایل برای اثبات عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) و نیز برتری و افضلیت ایشان بر همه زنان است. در جوامع روائی شیعه و سنی روایات مشهور متعددی بدین مضمون وجود دارد که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرموده است: «فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است و کسی او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است» ، «فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها».[1] «فاطمة بضعة منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی».[2] «بضعة السول» بودن، از ویژگیهای اختصاصی حضرت زهرا(علیهاالسلام) است و کسی در آن شریک نیست. این سخن پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) مدلولها و لوازم مختلفی دارد که از جملهی آنها اثبات عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) و برتری ایشان بر همه زنان است. اثبات عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) از حدیث «فاطمة بضعة منی...» یکی از دلائل شیعه برای اثبات عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) همین حدیث متواتری است که خدشهای در اعتبارش وارد نمیشود. شیعه میگوید: پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) معصوم از گناه و خطا و هوای نفس است و جز برای غضب و رضای خدا، خشنود و خشمگین نمیشود.
حجاب را نتوانستند با زور و اجبار از سر زنانمان کنار بزنند، چون اعتقادی عمیق، پشتیبان آن بود. همه برای زدن اعتقادمان، به صف شدهاند. سربازان این جبهه کجایند؟! هجوم به ارزشهای دینی از طرف دشمنان دین اسلام، هیچگاه به یک اندازه نبوده است؛ بلکه ارزشهایی هستند که به عنوان پرچمی برای دین اسلام به شمار رفته، از خارج مرزهای دولتهای اسلامی نیز قابل رؤیت بوده و تأثیر روانی تبلیغی خاصّی بر جوامع غیر اسلامی میگذارند. یکی از این ارزشها که به عنوان پرچم و از مهمترین شعائر اسلامی به شمار میرود و امروزه به عنوان نشانه اصلی و تابلوی تمامنمای تبلیغ دین اسلام معرّفی میشود، حجاب و پوشش اسلامی است. پوششی که نوع خاصّ و پرمحتوایی از حیاء (مخصوص به فرهنگ دینی و معنویّت محور) را به نام اسلام ترویج میکند. در این نوشتار، برخی از روشهای سخت و نرم دشمنان در مقابل پوشش اسلامی بررسی میشود.
در خانواده . برخى نسبت به نقش عمومى زن، راه را به اشتباه رفته اند. کسانى که تمامى مسؤولیتهاى زن را در نقش «مادر بودن» خلاصه می کنند، نقش عمومى او را نمی پذیرند. البته این انحراف، در سایر جنبه هاى اجتماعى نیز به خوبى نمودار است. چنان که گاه گروهى از مردم، تمامى فعالیت خود را تنها در یک زمینه، متمرکز می کنند و از وظایف اجتماعى خود، بسیار فاصله می گیرند و البته این مشکل، سابقه اى دیرینه دارد، چنانکه امروز نیز شاهدیم که برخى می گویند: علماء بزرگ دینى نباید در مسائل سیاسى، دخالت کنند، چرا که وظیفه آنها تنها در مسائل دینى، خلاصه می شود! درست است که وظیفه علماء دین، تحقیق و بررسى مسائل دینى است، اما رسالت انسانى آنها در جهت گیریهاى سیاسى، چگونه می تواند فراموش شود؟! اگر نقش آنان تنها در یک جنبه خلاصه شود، بی تردید جنبه هاى انسانى آنها، در زندگى اجتماعى، از میان می رود.
ادامه مطلب ...الگوی انقلاب اسلامی و دفاع مقدستاملی در رهنمودهای امام خمینی درباره تاثیرپذیری زنان ایران از سیره و روش اجتماعی و سیاسی حضرت زینب (س) حضرت زینب (س) یکی از شخصیت های بزرگی است که در خاندان وحی و با آموزش ها و پرورش های جامع و ریشه گرفته از عصمت و امامت رشد و نمو یافت و مراتب منزلت معنوی را در کنار پیشرفت علمی طی نمود. این موجود شریف هم به درجات بالای وارستگی و پارسایی رسید و روح و روان خویش را با زیورهای عبادت و پرستش خالصانه خداوند و صفات و خصال زیبای اخلاق و رفتار الهی آراست هم مراحل علم آموزی و دانش اندوزی را طی نمود و بانویی عالمه و محدثه و خردورز گردید هم در یکی از عظیم ترین نهضت های بزرگ اجتماعی و سیاسی یعنی نهضت کربلا حضور یافت و حماسه های بی نظیر آفرید و شگفت انگیزترین جلوه های صبر و استقامت فداکاری و ایثار تعهد و مسئولیت عشق به دین و وفاداری به راه ائمه دین حفاظت از اسیران جنگ و مراقبت از بیماران را به تجلی درآورد.
«حضرت زینب(سلاماللهعلیها)» شخصیتی است که عمدتاً به واسطهی حضور بیمانندش در قیام احیاگر و تاریخساز «کربلا» شناخته میشود. ابعاد اجتماعیِ وجود مبارک آن بانوی بزرگوار یکی از شاخصههای اصلی در ارائهی الگوی حضور اجتماعی زنان در عصر حاضر به شمار میرود در این مقال برآنیم به واکاوی این ابعاد بپردازیم.حضرت زینب (سلاماللهعلیها) شخصیتی است که عمدتاً به واسطهی حضور بیمانندش در قیام احیاگر و تاریخساز کربلا شناخته میشود. شخصیتی که آثار وجودیاش منتهی به زمان حیات نبوده و اعصار و قرون پس از آن را نیز درنوردیده است. اساساً ابعاد وجودی زینب کبری (سلاماللهعلیها) را میتوان در دو سطح مورد واکاوی قرار داد.آگاهی از اصول کلی حاکم بر شخصیت ایشان و سپس در ذیل آن، بیان مصادیق حضور اجتماعی حضرت بر مبنای شواهد تاریخی ـ روایی است. باید دانست، چند اصل کلی بر شخصیت زینب کبری (سلاماللهعلیها) حکمفرماست که حضور اجتماعی ایشان را نیز در برداشته و به عبارتی، مبانیِ الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان به شمار میرود.