- زندگانی حضرت زهرا(سلام الله علیها) سراسر درس زندگی است. در این میان پنج درس برای بانوان فاطمی لازم است تا جامعه را از بسیاری از ناهنجاری ها و معضلات پاک کنند. این وظیفه ای بر دوش آنهاست. وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) برای تمام بشریت، چراغی هدایتگر است. در شأن و منزلت ایشان همین بس که امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) ایشان را الگوی خویش معرفی کرده و در حق ایشان فرمودند: «وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلوات الله علیه لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة[۱] و در دختر رسول خدا برای من الگویی نیکوست.» به هرحال این وجود نورانی، میتواند بهترین و کاراترین الگوها برای بانوان با ایمان باشد. در این یادداشت ۵ درس از زندگانی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را بازگو خواهیم کرد. امید آنکه پیروی از این تعالیم به تعالی بانوان و جامعه به سوی فرهنگ فاطمی بیانجامد.قناعت و شکرگزاری . یکی از دردهای جامعه امروز ما فراموش شدن قناعت و سادگی است. ریخت و پاشها، چشم و همچشمیها، اسرافها و... بلای جان خانوادهها شده و رنجهای زیادی را به وجود آورده است. نقطه آغازین مبارزه با این صفات بد و جلوگیری از بروز آنها در خانه و خانواده، مدیریت بانوان در منزل است.
-حدیث «فاطمة بضعة منی...» یکی از بارزترین دلایل برای اثبات عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) و نیز برتری و افضلیت ایشان بر همه زنان است. در جوامع روائی شیعه و سنی روایات مشهور متعددی بدین مضمون وجود دارد که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرموده است: «فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است و کسی او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است» ، «فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها».[1] «فاطمة بضعة منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی».[2] «بضعة السول» بودن، از ویژگیهای اختصاصی حضرت زهرا(علیهاالسلام) است و کسی در آن شریک نیست. این سخن پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) مدلولها و لوازم مختلفی دارد که از جملهی آنها اثبات عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) و برتری ایشان بر همه زنان است. اثبات عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) از حدیث «فاطمة بضعة منی...» یکی از دلائل شیعه برای اثبات عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) همین حدیث متواتری است که خدشهای در اعتبارش وارد نمیشود. شیعه میگوید: پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) معصوم از گناه و خطا و هوای نفس است و جز برای غضب و رضای خدا، خشنود و خشمگین نمیشود.
- یکی از مشهورترین روایات در میان فریقین، مضمون حدیث «فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی» است که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) این سخن را با تعابیر مختلف در مواقع و موارد متعدد بیان فرموده است که هدفش علاوه بر معرفی و بیان جایگاه فاطمه(علیهاالسلام) نزد خداوند و رسولش، اخطار به پرهیز از آزار رساندن به حضرت فاطمه(علیهالسلام) بود. در جوامع روائی شیعه و سنی روایات مشهور متعددی بدین مضمون وجود دارد که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرموده است: فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد من را آزرده است؛ «انما فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها.»[1] «فاطمة بضعة منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی.»[2] و طبق آیه قرآن هر کس پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را بیازارد ملعون و مستحق عذاب الیم است: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآَخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا [احزاب/57] کسانی که خدا و پیامبرش را اذیت میکنند، خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور میسازد و برای آنان عذاب خوار کنندهای آماده کرده است.»
نوشتار حاضر، که پیرامون موضوع حیا میباشد در واقع روش و مدلِ مدیریّتیای را به فرد ارائه میدهد که بر اساس آن میتواند شئون مختلف زندگی خود را در مسیر تعالی و تکامل به نحو أحسن مدیریّت نماید. زندگی عرصهای است برای مدیریت شئون مختلف حیات دنیوی، تا انسان بتواند با به خدمت گرفتن امکانات و توان مندیهای خود و سایر موجودات در جهت تکامل و تعالی همه جانبه خود و رفع محدودیتها تلاش و کامروایی داشته باشد. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: (الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُور) ؛ « خدایی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما انسانها را (با انواع سختیها و ناملایمات و خوشیها، قدرت، ثروت، ریاست، سلطنت) مورد آزمایش قرار دهد که اعمال کدام یک از شما بهتر (و اخلاص عملش بیشتر و خلوص نیتش صادقانه تر) است و او توانا و آمرزنده است».
ادامه مطلب ...وقتی پای حرفهایش مینشینی احساس نمیکنی که یک زن تازه مسلمان است. انگار سالهاست اسلام را میشناسد و با آن زندگی کرده است. آنقدر درباره اسلام خوب حرف میزند که احساس میکنی از تویی که سالهاست مسلمانی را یدک میکشی جلو زده است.از لابهلای حرفهایش دو سه جمله را انتخاب کردم؛ جملاتی که درباره حجاب گفته بود؛ جملاتی که میتواند روح تازهای در کالبد اعتقادات جوانان امروز باشد. زیباییاش از آن جهت است که خانمی این حرف را به زبان میآورد که خود بی حجابی را تجربه کرده و حالا با یک بار تجربهی حجاب، دارد اینگونه زیبا و آرمانی درباره حجاب حرف میزند: «با خواندن نماز و چادر بهسر کردن بال پرواز درآوردم و این حالت قابل وصف نیست.» «نخستین بار که شهادتین گفتم هنوز به قدری از اسلام آگاهی نداشتم و پس از کسب آگاهی بیشتر درباره خدا و نماز، دوباره شهادتین خواندم.» «پیش از این فکر میکردم حجاب جزو فرهنگ ایران است اما وقتی فهمیدم از احکام دین اسلام است واقعاً از خودم خجالت کشیدم و دوباره از خدا معذرتخواهی کردم و شهادتین خواندم تا با رعایت تمام احکام و قوانین یک مسلمان واقعی باشم.
ادامه مطلب ...تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه مذکر مؤنث است. حادثه ای است که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. معجزه اسلام اینهاست، می خواهد دنیای امروز بپذیرد، می خواهد نپذیرد، آینده خواهد پذیرفت. امام حسین (ع) اهل بیت خودش را حرکت می دهد برای اینکه در این تاریخ عظیم، رسالتی را انجام دهند، برای اینکه نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند با قافله سالاری زینب، بدون آنکه از مدار خودشان خارج بشوند. از عصر عاشورا، زینب تجلی می کند. از آن به بعد به او واگذار شده بود. رئیس قافله اوست، چون یگانه مرد، امام سجاد (ع) است که در این وقت به شدت مریض است و احتیاج به پرستاری دارد تا آنجا که دشمن طبق دستور کلی پسر زیاد، که از جنس ذکور اولاد حسین هیچکس نباید باقی بماند، چند بار حمله کردند تا امام زین العابدین را بکشند ولی بعد خودشان گفتند «انه لما به» این خودش دارد می میرد (بحار الانوار ج 45 ص 61، اعلام الوری ص 246، ارشاد شیخ مفید ص 242) و این هم خودش یک حکمت و مصلحت خدائی بود که حضرت امام زین العابدین بدین وسیله زنده بماند و نسل مقدس حسین بن علی باقی بماند. یکی از کارهای زینب، پرستاری امام زین العابدین است
ادامه مطلب ...اگر گاهی «عظمت در نگاه است، نه در چیزی که بدان مینگرند.»، آنگونه که برخی گفتهاند، گاهی هم زیبایی در نگاه و دید انسان است، نه در دیدنیها.آنکه به چشم «نظام احسن» به همه هستی مینگرد، از این نگاه، خیلی چیزها هم «دیده» میشود، هم «زیبا» دیده میشود، تا چه عینکی بر چشم زده باشیم و از کدام زاویه به هستی و حوادث بنگریم.«زیبابینی» هستی و حیات، هم آرامش روح و وجدان میبخشد، هم صلابت و پایداری و پایمردی میآفریند و هم قدرت تحمّل ناگواریها را میافزاید. از این نگاه، «عاشورا» همانگونه که زینب کبری(ع) فرمود، جز «زیبایی» نبود.آنچه زینب قهرمان در مقابل طعنه و طنز دشمن نسبت به این حادثه، بر زبان راند (ما رأیتُ الا جمیلاً)1، - جز زیبا ندیدم - پیشتر آرزوی حسین بن علی(ع) بود که در طلیعه این سفر، آرزو و اظهار امیدواری کرده بود که آنچه پیش میآید و آنچه اراده خداست، «خیر» برای او و یارانش باشد، چه به صورت «فتح»، چه به شکل «شهادت»:«اَرجو اَنْ یکونَ خیراً ما ارادَ اللّهُ بِنا، قُتلنا ام ظَفِرنا»2 زیبا دیدن خواهر و خیر دیدن برادر، مکمل یکدیگرند.جلوههای زیبایی و نمادهای جمال در آینه کربلا بسیار است، که به برخی از آنها اشاره میشود:
ادامه مطلب ...