زنان اولین افراد خانواده هستند که صبح قبل از همه کار را شروع مى کنند و آخرین فرد هستند که دست از کار مى کشند و همچنین از گذشته تا حال زنان از سنین کم چه در شهر و چه در روستا همواره به کار اشتغال داشته اند. ولى در بسیارى از جوامع کار زنان کم ارزش تلقى شده و یا در بسیارى از موارد ثبت نمى شود .امروزه تجدیدنظر در مفاهیم اشتغال و بیکارى یکى از مسایل مهم و اساسى مى باشد. انسان به طور طبیعى، گرایش به رشد و تکامل دارد و اصلى ترین تفاوت او با دیگر موجودات داشتن تفکر و خلاقیت است و براساس تفکر علمى، روش هاى نوین و شیوه هاى جدید در زندگى و محیط مادى اطراف خویش بیافریند. در نتیجه پویا بودن، آفریدن و خلق کردن و حرکت به سوى تکامل جزو ذاتى انسان است.پدیده اشتغال و کار از ابتداى زندگى اجتماعى بشر مورد توجه بوده است و اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه، امرى عادى تلقى مى شده و از آنجا که زنان حدود نیمى از جمعیت جهان را تشکیل مى دهند؛ نقش آنان عمدتا در برنامه هاى ملى و بین المللى در رابطه با نحوه برخورد با مقاطع مختلف زندگى و توسعه سرمایه گذارى، در مناطق در حال پیشرفت مهم تر است که متاسفانه نادیده گرفته شده است.
اشتغال زنان
به طور کلى زنان به دلایل چند اشتیاق بیشترى به کار کردن نشان داده اند. عوامل اقتصادى معمولا مهم ترین است. زنان براى جبران کمبود درآمد خانواده و بالا بردن قدرت خرید خانواده، براى کسب نوعى آزادى فردى استقلال و یا به عنوان ایمنى براى آینده خود یا خانواده شان یا حضور فعال در اجتماع کار مى کنند.علاوه بر آن میل شخصى زنان به گریختن محیط کسالت آور خانه، کارهاى تکرارى، لذت از کار در محیط بیرون، تسهیل در امر ازدواج، چشم و هم چشمى و … از علل اشتغال زنان مى باشد. زنان به طور کلى فعالیت هاى مختلفى را در خانه و در خارج از خانه دارند. چنانچه کار را در معناى معمول آن، هر نوع اشتغالى که پاداش مالى بر آن مترتب باشد، بدانیم بسیارى از فعالیت هاى زنان در این مقوله نمى گنجد زیرا پاداش مالى ندارد. به طور کلى اگر کنش افراد را به صورت یک نظام در نظر بگیریم، رویکرد زنان به اشتغال خارج از خانه تحت تاثیر نظام هاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و نظام شخصیتى آنان است. زنان به واسطه نقش هاى محول خود انتظاراتى را باید پاسخگو باشند که از طریق جامعه پذیرى در خانواده و مدرسه فرا گرفته اند. زنان با اهداف جامعه مبنى بر نیاز به کار و فعالیت تولیدى در کارخانه ها و کارگاه ها و موسسات آشنا شده و با انگیزه هاى مختلف وارد چرخه کار مى شوند. تقسیم کار لازمه یک جامعه رشد یافته است که براساس استعدادها و توانمندى هاى افراد به وجود آمده است و ممکن است برحسب شرایط فیزیولوژیکى و سنى افراد فرق کند. به هر حال، موانع متعدد اجتماعى در اشتغال زنان وجود دارد که بعضى از آنها طرح شد و شاید موارد بى شمارى نیز وجود داشته باشد که با شدت تاثیر کمتر و بیشتر روى اشتغال زنان موثر باشد. ترکیب این موانع با موانع اقتصادى، فرهنگى، بیولوژیکى شرایط خاص براى زنان ایجاد نموده است. به طور کلى بررسى وضعیت زنان در جهان و به ویژه کشورهاى جهان سوم، اهمیت مساله را بیشتر مى کند. زنان این نیروى عظیم که انواع مختلف کارها را چه به طور رسمى و چه غیررسمى انجام مى دهند، چنانچه به استعدادهاى بالقوه آنان توجه شود یکى از منابع سرمایه گذارى براى کشورهاى در حال توسعه خواهند بود.بهترین کارها
درست است که بر مردان واجب است مخارج خانواده را تامین کنند و بانوان شرعا در این باره مسوولیتى ندارند، لیکن خانم ها نیز باید شغل و کارى داشته باشند. در اسلام از فراغت و بیکارى مذمت شده است. امام صادق (ع) فرمود: خداوند متعال خواب زیاد و فراغت زیادى را مبغوض مى دارد خواب زیاد، دین و دنیاى انسان را ضایع و تلف مى کند. حضرت زهرا(س) هم در خانه کار مى کرد و زحمت مى کشید. انسان چه نیازمند باشد چه نباشد، باید شغل و کارى داشته باشد و عمر خویش را بیهوده هدر ندهد. کار کند و جهان را آباد نماید. اگر محتاج بود درآمدش را صرف خانواده مى کند و اگر نبود در امور خیریه و کمک به مستمندان به مصرف مى رساند. بیکارى ملال آور و خسته کننده است و چه بسا باعث بیمارى هاى روانى و جسمانى و فساد اخلاقى مى شود. بهترین کار براى بانوان شوهردار کارى است که در داخل منزل انجام بگیرد. امور خانه دارى و بچه دارى و شوهردارى بهترین اشتغالات بانوان است. بانوانى خوش سلیقه و فداکار مى توانند خانه را به صورت بهشت برین و مهد پرورش کودکان خوب و استراحتگاه شوهران مجاهد و پرتلاش خویش درآورند و این کار بسیار بزرگ و ارزنده اى است. رسول خدا (ص) فرمود: جهاد زن به این است که خوب شوهردارى کند.بچه دارى
یکى از وظایف سنگین و حساس بانوان بچه دارى است. بچه دارى کار آسانى نیست بلکه شغل بسیار پرمسوولیتى است. مقدس ترین و ارزنده ترین شغلى است که دستگاه آفرینش برعهده بانوان گذاشته است. در اینجا باید چند مطلب به طور اختصار مورد بررسى قرار گیرد:ثمره ازدواج
وجود فرزند میوه درخت زناشویى و یک آرزوى طبیعى است. ازدواج بى فرزند مانند درخت بى بار است. وجود فرزند پیوند زناشویى را استوار مى سازد، مرد و زن را به خانه و زندگى علاقه مند مى گرداند و محیط خانه را باصفا و با طراوت مى کند. مرد را به تلاش و کوشش بیشتر وادار و زن را به خانه و کاشانه دلگرم مى سازد. ازدواج در آغاز بر پایه هاى لرزان و ناپایدار هوسرانى و تمتعات جسمانى و معاشقه هاى زودگذر و عشق هاى دروغین بنا مى شود بدین جهت همواره در معرض انحلال و جدایى است، نیرومندترین عاملى که مى تواند آن را تضمین کند همان بچه دار شدن است. جوانى و هوسرانى به زودى مى گذرد، تمایلات جنسى فروکش مى کند، عشق هاى ظاهرى به سردى مى گراید. تنها یادگارى که از آن دوران باقى مى ماند و اسباب آرامش و دلگرمى مرد و زن را فراهم مى سازد وجود فرزند است. بدین جهت امام سجاد (ع) فرمود: سعادت انسان در این است که فرزندان صالحى داشته باشد که به آنان استعانت جوید.پیغمبر اسلام (ص) فرمود: فرزند صالح گیاه خوشبویى است از گیاهان بهشت.تربیت فرزند
مهم ترین و حساس ترین وظیفه بانوان پرورش و تربیت فرزند است. در این باره پدر و مادر هر دو مسوولیت دارند لیکن ثقل این کار معمولا بر دوش مادران مى باشد.درگیرى ها و گرفتارى هاى مادران شاغل
بسیارى از مادران خانه دار تحت فشارهاى گوناگونى هستند و بین دو الگوى مادرى ـ خانه دارى و شاغل بودن، سرگردانند. مادرانى که در خانه مى مانند و فرزندان خود را بزرگ مى کنند اغلب از دوستان خود، غریبه ها و حتى از فرزندان خود مى شنوند که این همه درس خواندى که تو خونه بمونى و بچه دارى کنى؟ پرسش هایى نظیر چرا مثل فلانى بیرون کار نمى کنى؟ مى تواند ویران کننده باشد و انتخاب یک مادر خانه دار را براى کنار گذاشتن شغل و درآمد حاصل از آن، زیر سوال ببرد. از طرف دیگر مادرانى که خارج از منزل کار مى کنند تحت فشار افراد خانواده قرار دارند؛ آنان مى خواهند مادر در خانه بماند و به بچه ها برسد یا حتى گاه فرزندانشان از آنان مى پرسند. تو که مى خواستى کار کنى اصلا چرا بچه دارى شدى. این مادران حتى از سوى کارفرما گاهى تهدید به از دست دادن کار خود مى شوند. براى یافتن منبع فشار باید به گذشته نگاه کرده و مبارزه زنان براى گشودن جایگاه خود در جامعه را بررسى کنیم؛ جامعه اى که از زنان انتظار دارد که یا در خانه بمانند و یا در فعالیت هاى اقتصادى و اجتماعى شرکت کنند و در عین حال از هیچ یک از این دو انتخاب نیز حمایتى نمى کند. اما همیشه دست یافتن به آگاهى از نخستین گام هاى حل یک مساله است؛ پس در این جا به بعضى از نگرانى ها و فشارهایى که مادران احساس مى کنند اشاره مى کنیم: ماندن در خانه( خانه دارى) چه شغلى دارید؟ پرسشى است که اکثر مادران خانه دار خود را براى پاسخ دادن به آن آماده نکرده اند نحوه پاسخ دادن ما به این سوال، بیانگر چگونگى دنیاى مادرى در جهان مدرن است. مادران خانه دارى که عادت داشته اند درآمد جداگانه اى براى خود داشته باشند، نسبت به احساس کنار گذاشته شدن بسیار حساس و آسیب پذیرند. همه ما دوست داریم مردم ما را به عنوان آدم هایى باهوش، جالب و مستقل بشناسند. فرهنگ جامعه امروز، بیشتر تمایل دارد وظایف زنان و مادران خانه دار را در منزل، سبک بشمارند و به همین دلیل، این مادران را در حالت تدافعى قرار مى دهد. فرهنگ گذشته ما به مادران مى گوید، مادر واقعى کسى است که به خاطر راحتى فرزندان، از همه راحتى ها و آسایش خویش بگذرد و خود را تمام و کمال وقف کودک خود کرده و هیچ علاقه یا تفریح بیرون از منزل، مختص و براى خود نداشته باشد. در این الگو، اغلب شوهران در بیرون از خانه کار مى کنند و زنان در خانه به تربیت بچه ها مى پردازند. مادران شاغل مادرانى که در خاج از منزل کار مى کنند، معمولا ادامه کار بیرون از منزل را در خانه انجام مى دهند و گاه چاره اى جز این ندارند. این مادران اغلب هدف انتقادهاى تند و تیز بیرون و درون خانه قرار مى گیرند. گاهى اوقات فشار اصلى از سوى خانواده است. معمولا خانم ها بیشتر روى کمک مادر خود براى نگهداشت بچه ها حساب مى کنند که گاهى این محاسبات درست از آب در نمى آید و مادر بزرگ اعلام مى کند کمکى نمى تواند به او بکند. از طرفى کمک هاى شوهران در خانه، آنقدر ثابت و همیشگى نیست که بتوان روى آن حساب کرد و بیشتر وقت ها درگیرى ها و بحث هاى زن وشوهر از همین جا شروع مى شود. بعضى از خانم ها به کار در خانه روى مى آورند و با این کار فاصله موجود بین خود و همسرشان را پر مى کنند، اما این نوع کارها هم آنها را چند ساعتى در روز از بچه ها دور مى کند. با آغاز سال تحصیلى، مشکل دو چندان مى شود. بچه ها در بازگشت از مدرسه با خانه اى خالى و سرد روبه رو مى شوند و این باعث خستگى آنان و گاه افت تحصیلى به دلیل عدم وجود نظارت مادر بر درس هاى کودک و دیگر مشکلات مى شود که سرزنش هاى آن باز در بیشتر مواقع به مادر برمى گردد. مساله دیگرى که اکثر مادران شاغل با آن مواجه هستند مدیران و کارفرمایان ناراضى است چرا که مسوولیت هاى بیرون از منزل اساسا با طبیعت مادر بودن در تضاد است. فرهنگ کارى اصولا براى زنان چندان منصفانه نیست و همواره با ترک محل خدمت بدون پرداخت هاى حقوقى، حقوق دوره باردارى و زایمان، ساعات طولانى کار، برنامه هاى کارى انعطاف ناپذیر و کمبود مراکز نگهدارى از کودکان مادران شاغل در محل کار همراه است. از آنجا که نمى توان ساعات کار را عوض کرد، تنها کارى که مادران مى توانند در این ارتباط انجام دهند این است که نوع کار و نحوه انجام آن را به دقت انتخاب کنند. زنان با تشخیص این که براى شکوفا شدن در هر دو قلمرو و خانه و محل کار به چه چیز نیاز دارند و با تشخیص توانایى هاى منحصر به فرد خود، مى توانند تلفیق و هماهنگى مناسبى میان این دو قلمرو برقرار کنند. انتخاب ما هر چه باشد، تشخیص نوع و منبع فشارهایى که در مقام مادر با آن روبه رو هستیم مى تواند نقطه شروعى براى تغییر باشد. بسیارى از مادران نمى دانند تصمیم بر ماندن در خانه و بزرگ کردن کودکان چه تاثیرى بر آینده آنان مى گذارد. لازم است آگاهى زنان را افزایش داده تا به جاى تسلیم شدن و در خانه ماندن، درصدد تغییر شرایط کار برآیند.اسلام و نجابت زن
اسلام با ظهورش غبار غلیظ مظلومیت و ذلت را از این مخلوق الهى و شریک مرد در زندگى پاک کرد و به طرق مختلف کرامت ذاتى زن را آشکار ساخت. در این مکتب به زن استقلال و هویت بخشیده شد. او گذشته از این که مى تواند پله هاى رشد و تعالى را بپیماید، در عرصه مذهبى داراى هویت مستقل است، تکالیف و حقوق خاص خود را دارد، در احکام تقلید، سفر، تصرف در اموال و امثال آن تابع مرد نیست و به عنوان انسان مکلف خود مستقلا داراى مسوولیت است. از نظر اجتماعى و حقوق، مالک کار و دست رنج خویش است: وان لیس الانسان الا ما سعى. حق دارد، بلکه موظف است تحصیل علم نماید و حد معینى براى تحصیل وجود ندارد. نقشى که اسلام براى زن در نظام خلقت قائل است، دقیقا منطبق بر فطرت و جایگاه او در نظام آفرینش است در عین آن که مانند مرد براى او در اجتماع نقش قائل است، اما در میان همه مشاغل مهم ترین شغلى را که براى انسان متصور است، یعنى تربیت بر عهده او نهاد. تربیت انسان از مهم ترین، دشوارترین و ظریف ترین مسوولیت هاست از این رو بر عهده پیامبران نهاده شده است. صد افسوس که از نقش مهمى که اسلام در اساس خلقت زن، براى او قائل است، غافلیم و آن را امرى ساده و پیش پا افتاده تلقى مى کنیم. شاید یکى از علل و عوامل مهم عدم توفیق جوامع در امر تربیت بى توجهى به نقش معجزه آمیز و حیاتى زن در موقعیت مادرى باشد. غفلت از نقش و توانایى مهم زن و مشغول کردن او به مشاغل کم اهمیت و گاهى نامتناسب با استعدادها و توانایى هاى او، خسارات زیادى به بار آورده است.زن و جاهلیت مدرن
مظلومیت و محرومیت زن از حقوق انسانى منحصر به عصر جاهلیت گذشته نبود، بلکه در عصر علم و تکنولوژى نیز زن بیش از مردم مورد ظلم و بى عدالتى قرار گرفت در قرون اخیر در اروپا وارد کردن زن به صحنه اجتماعى هر چند با شعار آزادى زن و تساوى زن و مرد انجام شد، اما در حقیقت با هدف بهره کشى بیشتر از وجود زن به نفع مرد انجام گرفت. زن از خلقت و فطرتش فاصله گرفت و به استخدام بیشتر مرد درآمد. متفکر شهید آیت الله مطهرى تحلیلى روشنگرانه در این زمینه دارد و مى نویسد: یکى از عوامل این بود که زنان کارگران ارزان ترى بودند و کارفرمایان، آنان را بر مردان سرکش سنگین قیمت ترجیح مى دادند. یک قرن پیش تر در انگلستان کار پیدا کردن براى مردان دشوار گشت اما اعلان ها از آنان مى خواست که زنان و کودکان را به کارخانه ها بفرستند. نخستین قدم براى آزادى مادران بزرگ ما قانون ۱۸۸۲ بود. به موجب این قانون زنان بریتانیاى کبیر از امتیاز بى سابقه اى برخوردار مى شدند و آن این که پولى را که به دست مى آوردند حق داشتند که براى خود نگه دارند. این قانون اخلاقى عالى مسیحى را کارخانه داران مجلس عوام وضع کردند تا بتوانند زنان انگلستان را به کارخانه ها بکشانند. از آن سال تا به امسال سودجویى مقاومت ناپذیرى آنان را از بندگى و جان کندن در خانه رهانیده، گرفتار جان کندن در مغازه و کارخانه ها کرده است. در حالى که در اسلام وظیفه تامین زندگى زن بر عهده مرد است، در فرهنگ اروپایى عملا مسوولیت مردان کاسته شده یا به طور کلى مرتفع شده، زن وارد بازار کار شده، دوشادوش مرد به کار و فعالیت اقتصادى مشغول گردیده است، علاوه بر آن که با مثابه نیروى کار ارزان مورد بهره کشى قرار گرفته، وظیفه تامین معیشت خود و گاهى فرزندان را نیز متکفل شده است. آمارهاى تکان دهنده سازمان هاى رسمى جهانى حکایت از وضعیت رقت بار زنان در عصر علم و تکنولوژى و تساوى حقوق زن و مرد و رفاه و پیشرفت دارد. از حدود ۳/۱ میلیارد انسانى که در سرتاسر جهان در فقر به سر مى برند ۷۰ درصد زن هستند و یک سوم خانوارهاى جهان تحت سرپرستى زنان اداره مى شوند.هنوز در بسیارى از کشورها دستمزد زنان در مقایسه با دستمزد مردان در یک کار مساوى به مراتب کمتر است. براساس یک آمار در بسیارى از کشورهاى صنعتى، زنان ۷۰ تا ۸۰ درصد نرخ دستمزد ساعتى مردان را دریافت مى کنند. در ژاپن و جمهورى کره دستمزد آنان نصف دستمزد مردان است. این همه نشانگر این واقعیت تلخ است که با ورود زن به عرصه اجتماع، نه تنها حقوق او تامین نشده بلکه بسیارى از حقوق دیگرش نیز نادیده گرفته شده است.آثار اشتغال زنان
بر اساس نتایج تحقیق طولانى یک موسسه مطالعاتى انگلستان بر روى زنان، داشتن شغلى مناسب، اثرى قطعى و مثبت بر سلامتى آنها مى گذارد. به گزارش پایگاه اینترنتى دویچه وله( رادیو آلمان)، دامنه تحقیقات این مرکز، زنان ۶۰ ساله و از لایه هاى اجتماعى مشابه را در برگرفته که وضعیت جسمانى همگى از هنگام تولد به دقت بررسى شده است. براساس این مطالعه، زنان و مادرانى که کار مى کرده اند، به مراتب از همسالان خود که همواره خانه دار بوده اند سالم تر مانده اند. این تحقیق در مجله هلسى لیوینگ ( زندگى سالم) به چاپ رسیده و یادآور این نیز هست که زنانى که داراى سه نقش هستند، کمتر از زنان خانه دار و خانه نشین دچار اضافه وزن مى شوند. در عین حال، تحقیق آکادمى اروپایى زنان در سیاست و اقتصاد مبین این است که زنان وقتى هم بیرون کار مى کنند و هم به خانه دارى و مادرى مى پردازند، پخته تر و قوى تر مى شوند. دویچه وله در ادامه افزود: نظرسنجى از ۵۰۰ مادر شاغل در سطوح مدیریت و تصمیم گیرى نشان مى دهد که قابلیت هاى این زنان در عرصه خانه و خانواده و در مولفه هاى تصمیم گیرى نشان مى دهد که قابلیت هاى این زنان در عرصه خانه و خانواده و در مولفه هاى رهبرى، تاثیرات متقابلى بر یکدیگر دارند. این مادران مى گویند کودکان آرامش و خونسردى و توانمندى در سازماندهى طلب مى کنند و اینها درست همان عواملى هستند که در رشد کارى زنان بسیار سودمند واقع مى شوند.به همین خاطر مى توان نتیجه گرفت قرار گرفتن زنان در سطوح مدیریتى آنگونه که همیشه عنوان مى شود، بارى بر شانه آنها نیست، بلکه آنها را با تجربه و مقاوم تر مى کند. آندره میشل در تحقیقاتش نشان مى دهد که بهره هوشى فرزندان زنانى که شاغل هستند نسبت به فرزندان مادران غیرشاغل بیشتر است همچنین در فرانسه آمار نشان مى دهدکودکانى که درتحصیلات بعد از دوره ابتدایى موفق بوده اند بیشتر از خانواده هایى هستند که پدر و مادر هر دو کار مى کند نه خانواده هایى که در آن فقط پدر شاغل است.نتیجه:
بدون شک در دنیاى امروزى اشتغال زنان در بسیارى از امور مهم و ضرورى و اجتناب ناپذیر و به شدت رو به افزایش است و با ارتقاى سطح زندگى و تحصیلات دلایل توجیه کننده کار زنان نیز بیشتر مى شود اما مساله مهم در اینجا این است که اشتغال زن باید با توجه به فطرت و جایگاه او در نظام آفرینش باشد. شغل زن نباید طورى باشد که به وظیفه اصلى او لطمه وارد کند. زن یک کارگر نیست، یک همسر و یک مادر است. وظیفه مهم او تربیت انسان است آن هم تربیت صحیح براى پرورش انسان هاى متعالى. پس همه تلاش زن باید حول این محور اصلى باشد. در جامعه امروزى تعدد نقش ها براى زنان بیشتر شده، او علاوه بر این که یک همسر است، یک مادر و یک کارمند یا مشغول به کار در بازار آزاد هم هست و هر کدام از اینها وظایف و مسوولیت هایى را بر عهده او مى گذارد. زن در انجام این مسوولیت ها باید طورى عمل نماید که اساس خانواده حفظ شود. زن مى تواند پله هاى رشد و ترقى و تعالى را بپیماید و در عرصه هاى مختلف سیاسى، اجتماعى و اقتصادى مثمرثمر باشد به شرط آن که وظایف اسلامى و انسانى خود را در تمام ابعاد به خوبى انجام دهد. زن مسلمان در بیرون از منزل تمام شئونات اخلاقى و دینى و انسانى خود را باید حفظ کند. شغل او، طرز برخورد او با دیگران، لباس پوشیدن، شکل ظاهرى او در شان یک انسان آزاده، شریف، باتقوا و مسلمان باشد در غیر این صورت زن وسیله اى مى شود براى مقاصد افراد سودجو. مانند کشورهاى اروپایى که در آن زن وسیله اى است در خدمت سرمایه داران یا ملعبه دست افراد بى بند و بار و یا به عنوان یک کالاى تجارى است که هر کدام با شعار فریبنده آزادى و تساوى حقوق زن سعى مى کنند او را به استثمار بکشند.منابع و ماخذ
۱- ساروخانى، باقر؛ اشتغال زن و خانواده، تهران، انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۵
۲- صدر، حسن؛ حقوق زن در اسلام و اروپا، انتشارات جاویدان، چاپ اول، اسفند ۱۳۴۰
۳- قائمى، على؛ نظام حیات خانواده در اسلام، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان ۱۳۶۳
۴- مطهرى، مرتضى؛ نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران ۱۳۵۸
۵- ساروخانى، باقر؛ مقدمه اى بر جامعه شناسى خانواده، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۰
۶- نشریه ماهانه آموزشى و تربیتى پیوند، تابستان ۱۳۸۰