خانواده یکی از قدیمی ترین نهادهای اجتماعی و سنگ بنای جامعه بوده و در مقاطع و جوامع مختلف دارای نقش، پایگاه و منزلت های گوناگون است به گونهای که هیچ جامعه بشری بدون خانواده برپا نمانده نمیماند و این نهاد با اینکه هسته ای کوچک از اجتماع است اما در حیات اجتماعی مردم نقش و تأثیری فوق العاده دارد و با داشتن عناصر اصلی جامعه، همچون آینهای انعکاس دهنده واقعیتهای اجتماعی است.تحولات اجتماعی بشر بویژه در عصر حاضر مفهوم خانواده را دچار دگرگونیهایی کرده و گاه موجبات دوری از اهداف تشکیل خانواده شده است. خانواده، عمومی ترین سازمان اجتماعی بوده و بر اساس ازدواج بین مرد و زن شکل می گیرد و این گروه کوچک، حد فاصل بین فرد و جامعه قرار گرفته است.فرزانه نیکو برش مشاور امور بانوان سازمان تبلیغات اسلامی در خصوص تفاوت نگاه غرب و اسلام به زن می گوید:"احکام اسلام که مطابق با فطرت انسانهاست به زن نگرشی کاملاً ارزشی دارد اما در نقطه مقابل غرب قرار دارد که به زن صرفاً نگاه ابزاری داشته و از زنانگی او برای سودجویی و لذتجویی بیشتر استفاده میکند.پس از انقلاب فرانسه این موضوع مطرح شد که آیا باید زن را جزء گروههای انسانی محسوب کرد یا خیر؟ این نگاه بی ارزش به زن در غرب همچنان باقی است به گونهای که امروزه زنان در کشورهای غربی برای دستیابی صاحبان سرمایه به سود بیشتر یا تهیه فیلمهای مستهجن مورد استفاده قرار میگیرند و زنان به وسیلهای برای لذت جویی بیشتر مردان تبدیل شدهاند.در اسلام زن و مرد به لحاظ خلقت یکسان هستند و مسیر تعالی برای هر دوی آنها فراهم شده است اما در
ادامه مطلب ...یکی از شرکت کنندگان برنامه بفرمایید شام طی اظهاراتی در خصوص مشکلات خانوادگی و راه حل آن اظهار داشت : خانم هایی که در زندگی مشترک خود دچار مشکل هستند بدانند که دنیا به آخر نرسیده و راه فرار هنوز وجود دارد و آن طلاق است!
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز، در یکی از برنامه های شبکه من و تو به نام "بفرمایید شام" یکی از شرکت کنندگان در این برنامه که میزبان برنامه هم بود در خصوص راه حل برخی از مشکلات خانوادگی گفت: «امروزه بسیاری از خانم ها در ایران با هزار بدبختی دارند زندگی می کنند و چون فکر می کنند هیچ راه حلی وجود ندارد، هر چیزی را تحمل می کنند.»
وی در ادامه افزود: «من 24 ساله بودم و با توجه به اینکه سن و سال کمی داشتم احساس کردم نمی توانم آن طور که می خواهم زندگی کنم لذا با داشتن دو فرزند از شوهرم جدا شدم و دوباره ازدواج کردم و صاحب یک فرزند دیگر از شوهر دوم خود شدم و باز هم به دلیل مشکلات جدا شدم و از این شرایطم راضی هستم.»
نکته قابل تامل این است که این برنامه بارها به ترویج موضوعاتی از قبیل خوردن غذاهای حرام، مشروب، رقصیدن زن و مرد بایکدیگر و ... پرداخته و این بار نیز در پی سست کردن بنیان خانواده ها برآمده و این گونه مسئله طلاق را عادی جلوه می دهد.
امروزه با بحرانی در رابطه با پایان ازدواجهای نوپا در کشور مواجه هستیم و این به دلیل نداشتن دانش کافی از سوی جوانان برای حفظ ازدواجشان است.این بحران به قدری شدید است که کارشناسان معتقدند در کمتر از یک دهه دیگر با توجه به بافت جوان کشور، با بحران زنان مطلقه جوان روبه رو خواهیم شد؛ این زنان شامل افرادی هستند که زیر 30 سال بوده که در شروع زندگی با شکست مواجه شدهاند. خانواده و ازدواج دو نهاد مقدس در جامعه ایرانی هستند.باید جوانان را با راههای حفظ ازدواج و پیشگیری از آسیب به بنیاد خانواده آشنا ساخت. بینش و منش عواملی هستند که یک ازدواج را با شکست مواجه میسازند.عوامل بینشی شامل ذهنیت افراد در رابطه با ازدواج است و نخستین عامل نادرست آن توجه جوانان به ازدواج به عنوان یک مسئله تککارکردی تحت عنوان عشق رمانتیک است. تصور اینکه عشق به صورت منفرد برای حفظ کانون خانواده کافی بوده، نادرست است.عشق یکی از پایههای ازدواج است و اگر کارکرد خانواده را محدود به آن کنیم، زندگی با شکست مواجه میشود.در بسیاری از جوامع خانواده دارای کارکردهای متفاوتی از جمله ایمنیبخشی، عاطفی، جنسی و اقتصادی است، کارکرد ایمنی بخشی خانواده به این معناست که ازدواج به یک دختر و پسر حرمت اجتماعی بخشیده و آنها را از بسیاری از آسیبهای اجتماعی مصون نگه میدارد. اگر ازدواج را در کارکرد عشق خلاصه کنیم، معیار همسر گزینی تغییر پیدا کرده و امروزه متأسفانه عشق به یکی از مهمترین فاکتورها برای ازدواج تبدیل شده است، از اینرو جوانان به راههای بسیاری برای زیبایی و پیروی از مد روی میآورند تا به این بهانه بتوانند عشقی را برای ازدواج ایجاد کنند. عشق، احساس و عاطفه به مهارتهای کلامی فرد برای ابراز آنها وابسته است،به گونهای که حضرت علی "علیهالسلام" میفرمایند
ادامه مطلب ...امروزه با گسترش بی حد و حصر فناوری اطلاعات و ارتباطات که مظهر آن همان ماهواره ها می باشند،تهاجم فرهنگی به مسئله ای جهانی تبدیل گردیده و این ابتلای جهانی ،بسیاری از کشورها را به چاره اندیشی وا داشته است و حتی اندیشمندان و روشنفکران کشورهای غیر اسلامی نیز نسبت به امحاء فرهنگ کشور خود در برابر فرهنگ ماهواره ای، دغدغه خاطر دارند و در مواجهه با این پدیده ساختارشکن، خود را مسئول می دانند.
با وجود اینکه برنامه های ماهواره ای محتوای علمی و آموزنده نیز دارند، امروزه بیشتر جوانان ماهواره را برای استفاده از
برنامه
های علمی آن انتخاب نمی کنند و بیشتر تمایل به دیدن برنامه هایی دارند که
آنها را در برنامه های داخل کشور نمییابند و در واقع به خاطر برنامه های
مبتذل و مستهجن، از ماهواره استفاده میکنند که زمینه انحراف و سقوط اخلاقی
در این برنامهها برای قشر جوان بسیار زیاد است.هر رسانهای معایبی دارد و
محاسنی، معایب ماهواره در ترویج فرهنگ ابتذال و در تبلیغات مسمومی است که
توسط آن منتشر می شود. با ابتذال، اخلاق را از بین می برند و با تبلیغات
مسموم می توانند انسان ها را مسخ و آنها را نسبت به ارزش ها و فرهنگ دینی و
ملیت و مذهب خودشان بیگانه کنند.
بحث تهاجم فرهنگی از سوی رسانه های غربی بخصوص از طریق شبکه های ماهواره ای همیشه در جامعه ما مطرح بوده است. اما در این بین برخی از خانواده هایی که همراه فرزندان خود وقت زیادی را به دیدن این شبکه ها اختصاص می دهند متاسفانه در اثر عدم اطلاع، به این موضوع توجه نمی کنند که تماشای این برنامه ها که بسیاری از هنجارها و خط قرمزهای اخلاقی خانواده ایرانی را زیرپا می گذارد چقدر می تواند برای خود و فرزندانشان مضر و تهدید کننده باشد.ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته، ترویج و عادی جلوه دادن خیانت خانوادگی، بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی جلوه دادن رابطه خارج از ازدواج، هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و موثر، عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران، تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده، ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج، ترویج فمینیسم، مخدوش کردن رابطه فرزندان در خانواده، ترویج خشونت در میان جوانان و نوجوانان از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص و پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان از محورهای دیگر فعالیت این شبکه است.دیدن این تصاویر غیر اخلاقی اولاً تمام فکر و ذهن مخاطب بخصوص جوان را تسخیر کرده و دیگر به آنها مجال شکوفایی نمی دهد.دوما در بعضی مواقع می تواند منجر به ناهنجاری های جنسی و بیماری های مقاربتی و روانی شود (اگر دراینجا دراین مورد بسیار صریح صحبت می کنیم تنها به این دلیل است که احساس شده که اطلاع رسانی و روشنگری باید صریح و بی پرده باشد). آیا خانواده های ایرانی علاقه مندند که جوانانشان به سمت این مشکلات کشیده شوند؟ قطعاً خیر، اما باید بدانند که این شبکه ها راه را برای این مفاسد بازخواهد کرد و بسیاری از حریم های اخلاقی را زیر پا گذاشته و این تعدی اخلاقی را معمول جلوه خواهند داد. چرا که هنگامی که جوانان ما از این موضوعات الگوبرداری می کنند تمام هنجارهای اجتماعی را به همان راحتی که در این فیلم ها نشان داده می شود زیر پا خواهند گذاشت. چرا که فکر میکنند این روابط، کاری مثبت است و به همین گونه که درسریال به نمایش گذاشته می شود. این موضوع مهم میتواند زنگ خطری برای خانواده های ایرانیان باشد از اینکه بیش از پیش مراقب فرزندانشان در ورود به فضای سایبر باشند، چرا که دشمنان ما اینک جنگ را به میادین مجازی در عرصه فرهنگ ایرانی و اسلامی کشانده اند و از هر وسیله ممکن برای ضربه زدن به ارزش ها و باورهای ملی، دینی و انقلابی ایرانیان استفاده می کنند.امروزه یکی از رسالت های مهمی که خانواده های ایرانی برعهده دارند تربیت صحیح فرزندان مطابق با معیارهای
ادامه مطلب ...دلش خیلی پُر بود گسسته و گریخته از همه چیز می گفت. با ترس و دلهره ی عجیب حرف می زند که نشان از مستاصل شدن بود، خود نیز مدام در گفتارهایش می گفت: دیگه نمی دونم چکار کنم.
لیوان آب خنکی به او دادم و به آرامش دعوتش کردم . از او خواستم بر خودش مسلط شود و با تامل و بدون نگرانی صحبت کند. پس از خوردن جرعه ای از آب، گفت:دخترم چند وقتی است با پسری آشنا شده، مدام با او بیرون می رود،تلفنی حرف می زند، صبح تا شب،شب تا صبح با هم پیامک رد و بدل می کنند، به خاطر آن پسر، همه کار انجام می دهد، آرایش غلیظ می کند و لباسهایی به تن می کند که در شان خودش و ما نیست و... ، اصلا،حیا رو قورت داده یه آب هم روش. هر چی نصحیت می کنم و دعوا و تهدیدش می کنم انگار نه انگار. این اواخرمتوجه رفتارهای مشکوک دیگری هم شدم ،درس و دانشگاه را ول کرده ، یک روز می رود و یک روز ... جدیدا حرف هایی می زند که با اصول خانوادگی و عرفی مان منافات شدیدی دارد. مکثی کرد و سرش را پائین انداخت. همچنان که گریه و زاری می کرد، گفت: پدر و برادرش خبر ندارند ، این دختر چه کارهایی می کند و گرنه گوش تا گوش سرشو می بریدند، دیگه جونم به لبم رسیده ، می خواهم به آنها ندا بدهم تا شاید آنها بتوانند جلوی این دختررا بگیرند. تا حالا هر چی مدارا کردم و خون دل خوردم بسه،دیگه نمی تونم پنهان کاری کنم؛ مجددا سکوت کرد ، بعد گفت: نه ،اوضاع از این که هست ،بدتر می شود . اگه پدر و برادرش بفهمند: خون به پا می کنند.
ادامه مطلب ... نرگس ناظمی اخیرا دو رمان به نامهای
« آغوش درهم شکسته» و «فریفته» را به چاپ رسانده است، به همین بهانه گفتگویی با وی انجام دادهایم که با هم میخوانیم:
لطفا بیوگرافی مختصری از خودتان برای ما بفرمایید؛
نرگس ناظمی متولد 1349 از شهر ری میباشم. خانوادهای دارم مهربان، لقمه نانی جهت گذران و سرسوزن ذوقی که از لطف و کرم حضرت حق است.
در چه زمینهای فعالیت میکنید؟
ادبیات داستانی.
و چه ژانری؟
خیلی
خودم را گرفتار چارچوبها و قواعد شناخته نشده رایج نمیکنم.بیشتر در
زمینههای اجتماعی و به روز قلم میزنم و سعی میکنم به موضوعات و
آسیبهایی که در حوزه زندگی بانوان عزیز کشورم وجود دارد بپردازم.
چرا رمان مینویسید؟
تنها
دلمشغولی من در زندگی علاقه وافری است که به رمان دارم چون معتقدم رمان
این پتانسیل را دارد که تاثیر بسیار شگرفی روی ذهن مخاطب به جا بگذارد که
به هیچ وجه نباید مورد اغماض قرار گیرد.چنانچه قلم، قلم توانا و تاثیر
گذاری باشد که شکر خدا چنین استعدادهایی در کشور ما کم نیستند تاثیر بسزایی
روی رفتار اجتماعی افراد جامعه میگذارند.در این راستا متولیان محترم
فرهنگی میبایست مراقب باشند که خدای ناکرده اندیشه و قلم مسمومی ، فکر
جامعه را سمی نکند.
رمانهایتان را برچه اساسی مینویسید؛ آیا تخیلی است یا واقعی؟
گاهی
رئال وگهگاهی هم سوررئالیسم عرفانی. نوشتههایم و به طور کلی افکارم
درحیطه رمان، مرزبندی مشخصی ندارند. به طور مثال در رمان" فریفته" سعی
کردهام فضایی را به نگارش درآورم که حس وحال تعلیق تا پایان داستان
خواننده را با خود همراه کند. چیزی شبیه آثار هیچکاک.
اما
" آغوش درهم شکسته" فضای دیگری را طلب میکرد؛ بعضی پلاتها به شدت به سمت
سوررئالیسم عرفانی گرایش پیدا میکرد. دراین پلاتها با آنکه فضای تعلیق
در قصه وجود ندارد اما به تصور من کشش لازم برای آنکه خواننده را تا پایان
داستان با خود همراه کند ، وجود دارد.
برای چاپ کتابهایتان با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
زنان معمولا به "توجه" نیاز دارند و یا عشق را از نزدیکان خود دریافت کنند. ممکن است این عشق مادرانه، عشق زناشویی و یا عشق فرزندی باشد. بعضی از مردان از روحیات زنان باخبر نیستند و برای خوشحال کردن آنها نمیدانند چه کاری را انجام دهند؟ "مصطفی تبریزی" دکترای تخصصی مشاوره و رواندرمانی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در اینباره به برنا میگوید: معمولا زنان در برخی از خصوصیات با همدیگر متفاوت هستند؛ اما یکسری اشتراکاتی بین آنها وجود دارد که میشود به آنها اشاره کرد.
زنان معمولا به "توجه" نیاز دارند و یا عشق را از نزدیکان خود دریافت کنند. ممکن است این عشق مادرانه، عشق زناشویی و یا عشق فرزندی باشد. زنان معمولا نیاز دارند که شنیده شوند و وقتی که صحبت میکنند، همسر آنها و یا اطرافیان به صحبتهای آنان گوش کرده و درک کنند. معمولا این نیازها، نیازهای عمومی زنان است. یک سری از زنان به دلیل تفاوتهایی که بین آنها وجود دارد، هر کدام کمبودهایی که در دوران کودکی داشتند را در اطرافیان خود جستجو میکنند؛ مثلا اگر مورد توجه کمتر قرار گرفتند، نوازش و تحسین کمتر دیدهاند و یا آزادی کمتری داشتند و اگر اطرافیان و همسر آنها تمام نیازهای به جا مانده از دوران کودکی آنها را تامین کنند، باعث خوشحالی آنها میشود.
تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سوء مصرف مواد عمدتاً
پدیده
ای مردانه است . به عبارتی اعتقاد بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها
به اعتیاد روی می آورند ، بخصوص در کشور ما حتی سیگار کشیدن زنان و دختران
تعجب اطرافیان را بر می انگیزد. شاید به دلیل اینکه اعتیاد با نقش آشنای
همسر و مادری مهربان و دلسوز در جامعه ایرانی همخوانی ندارد.اما واقعیت این
است که امروز اعتیاد در میان برخی زنان جامعه وجود دارد و برخی خانواده ها
با این معضل دست و پنجه نرم می کنند.از آنجا که عوارض ناشی از اعتیاد زنان
برای جامعه بیشتر از عوارض اعتیاد مردان است ضرورت دارد این موضوع در
کانون توجهات قرار گیرد.
کانون خانواده، قربانی اعتیاد زنان
خانواده
در جامعه ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.هر گونه خلل و مشکل در
خانواده به بروز مشکل در کلیت جامعه منجر می شود.همان طور که جامعه مجموعه
ای از خانواده هاست خانواده نیز خود از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده
است.در خانواده نقش زن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.زنان نقش
ویژه ای
در ایستایی و پیشرفت کانون خانواده دارند و درهیچ جای دنیا کسی منکر این
مسئله نیست. از سوی دیگر ضعف در بنیان های خانوادگی باعث بروز مشکلات
بسیاری در زمینه های فرهنگی و اجتماعی می شود.ضعف و امکان وابستگی زنان به
هر عامل غیر مفید باعث می شود تا پایه های خانوادگی سست شود و خانواده دچار
مشکلات اساسی گردد، به نحوی که زنان معتاد اکثرا دارای خانواده های از هم
پاشیده و یا ناموفق هستند. وقتی زن در یک خانواده دچار اعتیاد می شود ارکان
خانواده خیلی مستعد برای از هم پاشی می شود و فرزندان نیز بخصوص دختران
خانواده در نتیجه همانند سازی با مادر و مشکلات عاطفی ناشی از مصرف مواد
توسط مهربان ترین عضو خانواده دچار انحرافات و مسائل و پیامدهای جبران
ناپذیری می شوند.
بهتر
است کمی صریح سخن گفت!این روزها در بسیاری از محافل و حتی در نزد آشنایان و
دوستان در خصوص مهریه های سنگین و موانعی که در شب خواستگاری بر سر قرار
دادن مهریه های زیاد به وجود می آید سخنان تلخی می شنویم.گویا مهریه از
نشانه صداق و دوستی و محبت و الفت میان مرد و زن به ابزاری برای تهدید
تبدیل شده است.این روند طی سالهای اخیر تشدید شده است و هنوز محافل قضائی
کشور نتوانسته اند از ادامه آن جلوگیری به عمل آورند. البته
باید اذعان کرد که مشکل اصلی در این میان دستگاه قضائی نیست.بحران اصلی به
وجود آمده در خصوص مهریه،از عرف ناخوشایند و آزاردهنده ای نشات می گیرد که
بر اساس آن مهریه نقش عامل ثبات زندگی را پیدا ماجرا
هر روز تلخ تر می شود.محمدعلی ساری، معاون ستاد دیه ایران تاکید می کند که
تنها در مدت پنجاه روز، 327 مرد ایرانی به علت ناتوانی در پرداختن مهریه
همسرانشان زندانی شدهاند.
میکند!چشم و هم چشمی
های فامیلی نیز در این خصوص تاثیر مستقیمی دارد.اینکه خانوادهها با قیاس
میان فرزند خود و دیگر فرزندان فامیلی آشنا مهریه ای سنگین را به داماد
تحمیل
میکنند.حتی در مواردی نیز شاهد عکس این ماجرا هستیم.یعنی خود
داماد برای خوشایند همسرش و در راستای جلوگیری از حرف و حدیثهای فامیلی در
خصوص مهریه کم عروس و ..با قرار دادن مهریه ای سنگین موافقت می کند.در این
میان سئوالاتی از این قبیل که در صورت جدایی (به عنوان یک احتمال در زندگی
زوجین)این مهریه چگونه باید پرداخت شود؟
ا
کنون اخبار و گزارشهای زیادی در خصوص دادگاههای خانواده و نحوه به اجرا
گذاشتن مهریه ها منتشر شده است .در این خصوص لازم است چند مورد را مرور
نماییم تا متوجه شویم در بسیاری از موارد به اجرا گذاشتن مهریه چگونه و با
چه دلیل و منطقی صورت می گیرد!
در یکی از این موارد اخیرا زنی در دادگاه
عنوان کرده است که پدر شوهرم تاجر است و وضع مالی خوبی دارد و با اینکه
میدانم شوهرم دانشجو و بیکار است اما میخواهم مهریهام که 514 سکه بهار
آزادی است را پدر شوهرم بپردازد تا مالی از او به من برسد.زن در ادامه با
اشاره به اینکه خود شوهرم عنوان کرده است که که پدر شوهرم قرار است برای 3
عروس قدیمیاش "ماشین" بخرد، عنوان کرد: بعد از اینکه شوهرم این موضوع را
به من گفت و دیدم که پدر شوهرم بین من و عروسهای دیگر تفاوت گذاشته است
تصمیم به گرفتن مهریهام گرفتم.
مرد نگون بخت نیز در دادگاه و در دفاع
از خود عنوان کرده است که همسرم خیلی خودخواه است که به دنبال مال و منال
پدرم است.بر اساس اظهارات مرد، شاید پدرم عروسهای دیگر را بیشتر دوست
داشته باشد بنابراین همسرم نباید طلبکار باشد، بنابراین نباید مهریهاش را
درخواست کند. زن نیز عنوان کرد که مطالبه مهریه حق اوست و مهریه اش را می
خواهد!
در موردی دیگر،زنی در دادگاه خانواده اعلام کرده است که شوهرم
همیشه در اعیاد و هر مناسبت دیگری به همه اعضای خانوادهاش عیدی و هدیه
میدهد ولی به من هدیه و عیدی نمیدهد. من مهریهام که 314 سکه بهار آزادی
است را میخواهم.مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه من هیچ
گاه از محبت و از نظر مالی برای همسرم کم نگذاشتهام، عنوان کرد که
میخواهم که همسرم کمی عاقلانه تصمیم بگیرد و از روی لجبازی مهریهاش را
درخواست نکند.
همچنین در موردی دیگر،زنی با مراجعه به دادگاه خانواده
شهید محلاتی دادخواست مهریه خود را به قاضی شعبه 240 این مجتمع قضائی
خانواده ارائه کرد.این زن در حضور قاضی این شعبه بیان کرده است که شوهرم
در یک شرکت خدماتی کار میکند و درآمد ماهیانهاش 600 هزار تومان است که
میتواند مهریه هزار سکهای من را بپردازد.زن عنوان کرده است که شوهرم
بسیار دست و دلباز است و به غیر از کار در یک شرکت