ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سوء مصرف مواد عمدتاً
پدیده
ای مردانه است . به عبارتی اعتقاد بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها
به اعتیاد روی می آورند ، بخصوص در کشور ما حتی سیگار کشیدن زنان و دختران
تعجب اطرافیان را بر می انگیزد. شاید به دلیل اینکه اعتیاد با نقش آشنای
همسر و مادری مهربان و دلسوز در جامعه ایرانی همخوانی ندارد.اما واقعیت این
است که امروز اعتیاد در میان برخی زنان جامعه وجود دارد و برخی خانواده ها
با این معضل دست و پنجه نرم می کنند.از آنجا که عوارض ناشی از اعتیاد زنان
برای جامعه بیشتر از عوارض اعتیاد مردان است ضرورت دارد این موضوع در
کانون توجهات قرار گیرد.
کانون خانواده، قربانی اعتیاد زنان
خانواده
در جامعه ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.هر گونه خلل و مشکل در
خانواده به بروز مشکل در کلیت جامعه منجر می شود.همان طور که جامعه مجموعه
ای از خانواده هاست خانواده نیز خود از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده
است.در خانواده نقش زن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.زنان نقش
ویژه ای
در ایستایی و پیشرفت کانون خانواده دارند و درهیچ جای دنیا کسی منکر این
مسئله نیست. از سوی دیگر ضعف در بنیان های خانوادگی باعث بروز مشکلات
بسیاری در زمینه های فرهنگی و اجتماعی می شود.ضعف و امکان وابستگی زنان به
هر عامل غیر مفید باعث می شود تا پایه های خانوادگی سست شود و خانواده دچار
مشکلات اساسی گردد، به نحوی که زنان معتاد اکثرا دارای خانواده های از هم
پاشیده و یا ناموفق هستند. وقتی زن در یک خانواده دچار اعتیاد می شود ارکان
خانواده خیلی مستعد برای از هم پاشی می شود و فرزندان نیز بخصوص دختران
خانواده در نتیجه همانند سازی با مادر و مشکلات عاطفی ناشی از مصرف مواد
توسط مهربان ترین عضو خانواده دچار انحرافات و مسائل و پیامدهای جبران
ناپذیری می شوند.
رشد اعتیاد زنان
تنها طی چهار سال گذشته رشد اعتیاد زنان سه برابر مردان بوده و در حال حاضر براساس آمار رسمی 6درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل میدهندو روز به روز بر تعداد آنان بخصوص زنان معتاد به مواد مخدر صنعتی افزوده می شود.زنان برای ترک در شرایط آسیب پذیرتری از مردان قرار دارند، زیرا یکی از شرایط ترک، دور بودن فرد از محیطی است که باعث وسوسه و گرایش به مصرف مجدد می شود. در حالی که اکثرا یکی از اطرافیان نزدیک زنان معتاد، مبتلا به اعتیاد است.معتادان زن از مردان آسیب پذیرترند ولی در کشور ،مراکز کافی و مناسبی برای ترک اعتیاد آنها وجود ندارد.این در حالی است که گفته می شود بر اساس برخی آمار ها، آمار معتادان زن، بین 5تا 10 درصد جامعه معتادان کشور را تشکیل می دهد، یعنی بین 60 هزار تا 120هزار زن، دچار سوءمصرف دائمی مواد مخدر هستند.البته از آنجا که اعتیادزنان از قبح خاصی در جامعه برخوردار است لذا آمار دقیق در این زمینه مشکل است اما واقعیت این است که ما با پدیده اعتیاد زنان و رشد آن در جامعه مواجه هستیم.
زنان آسیب پذیرترین گروه معتادان
نادیده گرفتن حقیقت افزایش اعتیاد در بین زنان به دلیل فرهنگ حاکم بر جامعه نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه به افزایش این پدیده شوم نیز کمک میکند. رئیس انجمن مددکاران ایران، مصطفی اقلیما معتقد است: "شیوه نادیده انگاری و اعلام آمارهای نادرست از ناهنجاریهای اجتماعی که در جامعه زنان ما وجود دارد راهحلی غیرمنطقی است که متاسفانه سالهاست مورد استفاده قرار میگیرد. بحث درباره اعتیاد زنان به صورت یک تابو درآمده است. متاسفانه هیچ کس به این مسئله که اعتیاد مادر در یک خانواده بسیار مخربتر از اعتیاد پدر است توجهی ندارد. این مسئله درست است که اعتیاد به هر شکلی کانون خانواده را متلاشی میکند، اما وقتی مادر خانواده معتاد میشود شیرازه زندگی از هم میپاشد و به جرات میتوان گفت که در 80 درصد موارد فرزندان هم به دام اعتیاد گرفتار میشوند".این زنان از آسیب پذیرترین گروه های معتادان شمرده می شوند، ولی همچنان رها شده اند.تهران نیز به عنوان شلوغ ترین کلانشهر ایران، بیشترین معتادان پرخطر را دارد، بین 7 تا 8 هزار معتاد تزریقی که در خیابانها،مواد مخدر مصرف می کنند، ولی کمپ کافی و مناسبی برای زنان در نظر گرفته نشده، به عبارت دیگر، زنانی که معتاد می شوند، رها می شوند تا در گرداب اعتیاد هر چه بیشتر فرو بروند.این یک حقیقت است که اعتیاد زنان معتاد پیامدهای ناگواری را از نظر جسمی، خانوادگی و اجتماعی برای آنها در پی دارد.زنان معتاد به عنوان یک قشر آسیب دیده، در معرض خطرات چند گانه تجاوز جنسی، تنفروشی، بیخانمانی و حتی مرگ قرار دارند.
فرهنگ نگرش به اعتیاد زنان
اغلب
افراد اعتیاد را در زنان یک موضوع غیر اخلاقی در نظر می گیرند تا یک
بیماری . در واقع نگرشهای اجتماعی منفی موجود درباره رفتار غیر اخلاقی
زنان معتاد مانعی بزرگ در راه درمان اعتیاد در زنان
می باشد. چرا که
زنان با درونی نمودن نگرش موجود در جامعه مبتنی بر اینکه اعتیاد در واقع
نوعی تزلزل اصول اخلاقی در آنهاست از درمان خود اجتناب
می نمایند یا از
معرفی خود به عنوان معتاد در انظار و مجامع عمومی شرمسار می شوند.متاسفانه
اقدمات درمانی اعتیاد برای زنان همپای مردان پیشرفت نکرد و هنوز مسئله
اعتیاد زن تابویی است که مانعی برای راه درمان اعتیاد وی محسوب میشود و
شرم آنها و ترس خانوادهها مانع مراجعه زنان به مراکز ترک اعتیاد
میشود.دکتر حبیب آقابخشی آسیب شناس و عضو هیئت علمی گروه مددکاری دانشگاه
بهزیستی و توانبخشی معتقد است:"عمده زنان تمام تلاش خود را به کار میبرند
تا اعتیاد همسرانشان را از بین ببرند و او را از این ورطه نجات دهند. دل
کندن از زیستن با شوهر معتاد به دو دلیل برایشان میسر نیست. نخست به دلیل
اینکه سیاست جامعه ما در تقابل فرهنگ غرب مایل است میزان طلاق را در جامعه
کاهش دهد. دوم اینکه مناسک و آداب ازدواج در جامعه فرهنگ ازدواج با لباس
سفید و ترک آن با کفن سفید را ترویج میکند.زندگی با مرد معتاد، آگاهانه یا
ناآگاهانه زنان را در ورطه اعتیاد گرفتار میکند یا مرد زن را تشویق به
استفاده از مواد میکند و یا در صورت عدم اعتیاد مغز زن با استنشاق مواد
احساس وابستگی می کند".یک عاملی که آسیب پذیری زنان در برابر اعتیاد را
نسبت به مردان دو چندان می کند، ناتوانی زنان از تامین هزینه های زندگی و
اعتیاد آنهاست.زنان با توجه به مشکل درآمد و توانایی برای به دست آوردن
مواد مخدر از راه های دیگر گاهی تن به کارهای ضداخلاقی می دهند و به راحتی
مورد استفاده سودجویان قرار می گیرند که مسلما این باعث افزایش تخریب آنها
می شود و برگشت آنها به زندگی سالم را سخت تر می کند.با توجه به این مسائل،
به نظر می رسد عدم توجه به ترک اعتیاد زنان و رها کردن آنها، باعث آسیب
بیشتر زنان معتاد و به تبع آن جامعه خواهد شد. آسیبی که هر روز بیشتر
میشود
ولی چون "نهان" است، کسی آنها را "بحرانی" نمی داند.لیلا ارشد مددکار
اجتماعی با اشاره به عدم پذیرش اعتیاد زنان در جامعه می گوید:" در حالی که
انتظار میرود تابو بودن اعتیاد زنان باعث ایجاد انگیزه برای ترک اعتیاد
بشود، اما انگ و برچسبی را که معتادان زن تجربه میکنند مانع ترک کردن
اعتیاد میشود. اگرچه تاثیرات فیزیکی اعتیاد به مواد مخدر بر مغز تمام
انسانها شبیه به هم است اما زنان معتاد علاوه بر آسیبهای خود اعتیاد،
مشکلات دیگری را در جامعه تجربه میکنند که مردان هیچگاه با این محوریتها
و مسائل روبهرو نمیشوند.این زنان علاوه بر مشکلات اقتصادی، فیزیکی دچار
مسائل روحی و اجتماعی نیز میشوند و در جامعه شرایط تلختری را نسبت به
مردان تجربه میکنند.
نقش آموزش در پیشگیری و درمان اعتیاد
آموزش اعتماد به نفس، تأثیر بسزایی در گرایش یا عدم گرایش به آسیبهای اجتماعی دارد. با تأکید بر اینکه دختران نسبت به پسران از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند و در خانواده به نظرات آنان کمتر بها داده میشود، میتوان گفت اگر دختران در شرایط مساوی با پسران در معرض آسیب اعتیاد قرار بگیرند، احتمال گرایش آنان بیشتر است. وابستگی مالی اکثر زنان به همسرانشان و بالا بودن هزینه ترک اعتیاد به طور قابل ملاحظهای حضور آنان را در مراکز ترک اعتیاد پایین میآورد. زنان بیش از مردان قرصهای آرامبخش و روانگردان مصرف میکنند، اما سهم خشونتهای خانگی که آنها را به سوی مصرف سوق میدهد پنهان میماند. شاید پاسخگویی صحیح به نیازهای جوانان و رفع تبعیض جنسیتی و ترویج خودباوری و اعتماد به نفس بویژه در دختران بتواند میزان مصرف اعتیاد را به حداقل برساند.
لزوم حمایت بیشتر از زنان
محدودیتهای اجتماعی برای زنان مشکلات بیشتری به وجود میآورد لذا حمایت بیشتر از زنان در این رابطه یک ضرورت است. آموزشهای رسانهای در این زمینه میتواند نقش بسیار مهمی را در افزایش سطح کیفی و کمی حمایتهای اجتماعی از زنان معتاد ایفا کند. ایجاد حمایتهای قانونی و اجتماعی از گروههای در معرض خطر برای درمان، فراهم کردن زمینه اشتغال زنان معتاد از طریق کارآفرینی و به کارگیری در مشاغل مورد نیاز، تقویت حمایتهای بیمهای از گروههای در معرض خطر از جمله راهکارهای مناسب برای رفع مشکلات این زنان است.سازمانهای غیردولتی از مهمترین منابع آموزش در زمینه پیشگیری از رفتارهای پرخطر است. به نظر میرسد فراهم کردن زمینه اشتغال زنان معتاد و حمایت از سازمانهای غیردولتی خدمترسان به این زنان، در کنار نظارت مستمر بر فعالیتهای این سازمانها، از راههای کاهش مشکلات این زنان محسوب میشود.