َ

َ

سنگر حجاب

آمده بود مرخصی. داشتیم در مورد جبهه با هم حرف می زدیم. لابه لای صحبت گفتم : « کاش میشد من هم باهات بیام جبهه » لبخندی زد و پاسخی داد که قانع شدم. گفت: « هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است؟!   همین که حجابت را رعایت کنی ، مبارزه ات را انجام داده ای »

کاش بعضی از دخترای شیعه می دانستند که اگر دشمن دیروز با گلوله قلب جوانان ما را هدف می گرفت ، امروز با تهاجم فرهنگی عفت و حجاب آنان را نشانه رفته است.

کاش می دانستند که اگر در خیابان جوانانی به آنها نگاه می کنند ، فقط از روی هوس است و برای چنین دختری غیر از ارضای شهوتشان ارزشی قائل نیستند

کاش بعضی از دختران می دانستند که اگر جوانی با دیدن چهره ی آنها به گناه بیفتد ، دل امام زمان عج می شکند.

کاش می دانستند که ممکن است مرد متاهلی با دیدن آنها ، نسبت به زنش که زیبایی کمتری دارد ، دلسرد شود و یک زندگی را فرو پاشند و کودکانی را یتیم کنند.

کاش این جمله ی آیت الله بهجت را درک می کردند که فرمود: « هر دختر شیعه با بی حجابی خود ، یک سیلی به صورت حضرت زهرا سلام الله علیها می زند» و دیگر حاضر نبودند صورت زهرای مرضیه را نیلی کنند..
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد