َ

َ

نهج البلاغه:زن گل بهاری است ،‌نه پهلوانی سخت کوش

                    

نهج البلاغه عصاره اندیشه و احساس والای حضرت امیر است که برای تمامی دردهای بشر نسخه ی کامل و درمان گر پیچیده است.در نهج البلاغه برای بیماریهای اجتماعی، سیاسی، و روانی و … درمانهای اساسی نهفته است که جهت استخراج این مبانی تلاش بسیاری شده است.روی سخن نهج البلاغه با انسان است و تربیت و هدایت اوهمواره مورد توجه حضرت علی (ع) بوده است.تعالی و تکامل بشری دغدغه اصلی و اساسی حضرت امیر (ع) در خطبه ها، نامه ها و حکمت هاست چرا که نهج البلاغه سهیفه ی هدایت است و ساحل نجات.

جامعه شناسی علی(ع) جامع ترین قوانین اجتماعی را به جامعه تحویل می دهد و بینش سیاسی حضرت راهگشای سیاستمداران در هر زمان و مکان است وآنگاه که به مبانی روان شناختی انسان غربی و شرقی در مقابل او زانو می زنند.نکته قابل ذکر این که بسیاری از مبانی و مفاهیم روانشناسی صادره از حضرت علی که در کتابهای روانی وجود دارد هنوز توسط بشر امروز کشف نشده است

و در آینده این گنجهای پنهانی یکی پس از دیگری به دست اندیشه بشر خواهد رسید.تاثیر مشکلات روانی برجسم را علی (ع) با تعبیر ساده و زیبای چنین بیان می فرماید:کسی چیزی را در دل پنهان نکرد جز آنکه در لغزش های زبان و رنگ رخساره اش آشکار خواهد شد.روان شناسان آرامش روانی و داشتن خلوتی برای کنار آمدن با خود و ابراز احساسات را از جمله درمانهای بیماری های روانی می دانند،‌حضرت علی همه ی درمان های موجود را در جمله ی آسمانی آورده است و می فرمایند : جز پیوند به خداوند متعال چزی تو را آرام نمی کند.

آسیب های روانی زنان

حضرت علی با در نظر گرفتن توانش روانی و تحمل و ظرفیت افراد می فرماید:به اندازه ی توان و استعداد هر کسی از او انتظار داشته باشید.روان شناسان معتقد اند بیشترین آسیب روانی، زمانی بر زنان وارد می شود که بیش از تحمل و طاقت جسمی و روانی آنان توقع و انتظار از آنها داشته باشد.در پژوهشی که راجع خوشبختی با همکاری بیش از 140 دانشگاه در 100 کشور جهان مدت 25 سال انجام گرفته است نتایجی به دست آمده است که قسمتی را بیان می کنم.بی حوصله گی و بدبختی زمانی صورت می گیرد که انسان کاری انجام دهد که بسیار بالاتر یا پایین تر از توانش باشد. چنان چه فرد کاری را شروع کند که نیرو و توان انجام آن را نداشته باشد یا هدفی را برگزیند که مطابق با نیرو و توان خودش نباشد، دچار اضطراب می شود و اگر کاری را انجام دهد که بسیار کوچک و کمتر از نیرو و توانش باشد باعث خواهد شد که فرد، بی حوصله شود و به افسردگی دچار گردد.پس هدف و کار باید با نیرو هماهنگی داشته باشد.افسردگی و اضطراب در این سخنان اگرچه عمومی است و زن و مرد را شامل می شود ولی در زنان موقعیتی حساس تر دارد. آنچه در پژوهش فوق به چشم می خورد توجه به توان افراد و هماهنگی آن با هدف هاست.این نتیجه در طول 25 سال با فعالیت مستمر تعداد زیادی پژوهشگر به دست آمده است و ما می بینیم که در 14 قرن پیش بدون کارگاه های روانکاوی و موسسات روان شناسی دانشگاهی، حضرت علی (ع) با نگرش امامی خود این نکته را بیان فرموده اند. و در مورد زنان سفارش بیشتری می کند که :کاری که برتر از توان زن است به او وامگذار، که زن گل بهاری است ،‌نه پهلوانی سخت کوش.و نیز می فرماید:بارهای سنگین را بر زنان تحمیل نکنید و خود را از آنان (استفاده ی بیش از توانشان) بی نیاز کنید. این عدم تحمل بارهای سنگین و امور مشکل بر زنان زمینه ی آرامش روانی را برای آنان فراهم می کند.زیرا طبق نظام هماهنگ آفرینش وظیفه ی اصلی آنان ایجاد تربیت نسل ها در محیط خانواده و جامعه است و وظیفه ی دیگر آنان ایجاد ارتباط انسانی و متعالی برای خود و دیگران و در واقع با چشم مادرانه به هستی نگریستن است.یکی از آسیب های روانی که امروز دامن گیر بشر شده است و اختلاف روانی فراوانی را به همراه دارد سردرگمی در رفتار های جنسیتی است.به عبارت دیگر وقتی به فردی تکلیفی خارج از فطرت و طبیعت او داده شود و با القاهای گوناگون از شکل حقیقی خود خارج شود و نتواند در شمار افراد جنس مخالف هم قرار گیرد دچار تحیر در رفتارهای جنسیتی قرار می گیرد و این ابتدای آسیب روانی است.آمار نشان میدهد که درصد افسردگی زنان دو برابر مردان است و این بیماری روانی در قرن حاضر به این میزان بالا رسیده است. در قرنی که ادعای تساوی زن و مرد مطرح است . آیا دلایل افسردگی زنان این نیست که با نادیده گرفتن تفاوت های زن و مرد خود را با مردان مقایسه می کنند. وقتی می بینند که آنها در عقل نظری و عقل اجتماعی و سیاست توانایی های فضایی و ریاضیات و چرخش ذهنی از زنان قوی تر هستند از این رو احساس حقارت کرده و بدون توجه به بینش درونی خود و حس تناسب و دم سازی و خصلت پیوند جویی و عقل عملی و عواطف … که قوی تر از مردان است دچار خود کم بینی و افسردگی ناشی از احساس تبیعض می شوند؟به یقین افسردگی زنان در عصر حاضر عارضه ای ناشی از تبلیغات سوء است. تحقیقات نشان می دهد که شیوع افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. به عبارت دیگر زنان دو یا سه برابر مردان به افسردگی مبتلا می شوند . آماری که از درصد بیماران مبتلا به افسردگی که در بیمارستان های روان درمانی بستری شده اند و یا به صورت سرپایی درمان شده اند، ارائه گردیده گویای این حقیقت است و تفاوت عمده ی بین زنان و مردان در این پژوهش آماری قابل تامل است.

حجاب و آسیب های روانی

حجاب به عنوان عامل بازدارنده انسان از خود آرایی های غیرمنطقی و بی حد و مرز یکی از دستورات ین مبین اسلام است که حکم آن پس از اتمام کلیه ی احکام اعتقادی و بنیادی دین در مدینه بر پیامبر گرامی اسلام نازل شد . نزول حکم حجاب پس از ریشه دار شدن اعتقادات نمود تکاملی بود این فرمان است . اگر پایه ها و بنیادهای اعتقادی بر سنگ بنای محکمی نهاد شده باشد، درک و به کار بردن  حجاب بسیار راحت و سریع صورت خواهد گرفت.ججاب موجب بهداشت روانی جامعه می باشد. اساسا سلامت جامعه بر روی اعتماد متقابل بین دو پیکری اجتماعی استوار است. پوشش زنان باعث می شود که جوانان اجتماع نسبت به زن و احساسات درونی او اعتماد کرده و او را شایسته تشکیل کانون به ظاهر کوچک اما گسترده ی خانواده بدانند. از سوی دیگر دختران و زنان جامعه با پوشش صحیح ، خویشتن را از آماج نگاه های هرزه حفظ کرده و آرامش و آسایش روانی برای آن ها به وجود خواهد آمد.گزارش هایی که از بی بندو باری های موجود درغرب و آثار سوء روانی حاصل از آن به گوش می رسد تاییدگر همین نکته است که پوشش توصیه شده از سوی اسلام ضامن آرامش روانی، فردی و اجتماعی است.دین و حجاب به عنوان یک حکم دینی در آرامش روانی افراد پی برد، زیرا بی بند وباری و عدم تقییدات ارزشی از سوی زنان یکی از عوامل مهم سوء رفتار نسبت به آنان است.و چه زیبا حضرت  علی (ع) با آشنایی کامل با این آثار شوم ناشی از عدم پوشش برای حفظ روانی افراد و جامعه، خطاب به امام حسن (ع) می فرماید:در پرده ی حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است.در واقع حضرت برای ایجاد سلامت روانی زنان و حفظ آن ها از افسردگی اضطراب و کابوس ها که ناشی از سوء رفتارهای پاره ای از مردان نسبت به آنان است توسعه به پیشگیری فرموده و حجاب را به عنوان عامل مهم کنترل روانی جامعه مطرح می فرماید.این جامعه نگری و توجه به تمامی زاویای یک مسئله از یک انسان برجسته آسمانی چون علی بن ابیطالب (ع) امری اعجاب انگیز نیست که او فراتر از زمان و مرزها می اندیشد و نسخه هایی که او برای بشر می پیچید هرگز بدون جواب نبوده و در آینده چشم دنیا دستان بلند اندیشه او را خواهد بوسید.بنابراین حجاب و پوشش زنان نه تنها عامل افسردگی نیست بلکه پیام آور آرامش روانی هم برای خود زنان محجبه و هم در نگاه کلان برای جامعه اسلامی خواهد بود و درمان یا بهتر بگوییم پیشگیری از بیشتری از بسیاری از بیماریهای هولناک جنسی قرن بیستم و بیست و یکم در سایه چنین نظام دینی و راهکارهایی خواهد بود.شاید رویکرد جدید دختران جوان امروز به حجاب نشانه خستگی روحی آنان از بی بندو باری موجود در جامعه و هتک حرمتها باشد.چنان چه در روزنامه ها می خوانیم که علت عمده خودکشی بسیاری از دختران درکشورهای غربی حکایت از آزردگی آنان از این همه سوء رفتار ناشی از بی بندو باری ها و نبودن هیچ گونه حریمی بین زن و مرد و شکسته شدن تمامی مرزهای امنیتی حتی از سوی پدرانشان دارد.اینجاست که سخن حضرت امیر (ع) در مورد کنترل و تحدید ارتباطات و ضرورت پوشش برای زنان نمود و جلوه بیشتری می یابد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد