َ

َ

تقدیم به جوانانی که حجاب را دوست ندارند

وقتی پای حرف‌هایش می‌نشینی احساس نمی‌کنی که یک زن تازه مسلمان است. انگار سال‌هاست اسلام را می‌شناسد و با آن زندگی کرده است. آنقدر درباره اسلام خوب حرف می‌زند که احساس می‌کنی از تویی که سال‌هاست مسلمانی را یدک می‌کشی جلو زده است.از لابه‌لای حرف‌هایش دو سه جمله را انتخاب کردم؛ جملاتی که درباره حجاب گفته بود؛ جملاتی که می‌تواند روح تازه‌ای در کالبد اعتقادات جوانان امروز باشد. زیبایی‌اش از آن جهت است که خانمی این حرف را به زبان می‌آورد که خود بی حجابی را تجربه کرده و حالا با یک بار تجربه‌ی حجاب، دارد اینگونه زیبا و آرمانی درباره حجاب حرف می‌زند: «با خواندن نماز و چادر به‌سر کردن بال پرواز درآوردم و این حالت قابل وصف نیست.» «نخستین بار که شهادتین گفتم هنوز به قدری از اسلام آگاهی نداشتم و پس از کسب آگاهی بیشتر درباره خدا و نماز، دوباره شهادتین خواندم.» «پیش از این فکر می‌کردم حجاب جزو فرهنگ ایران است اما وقتی فهمیدم از احکام دین اسلام است واقعاً از خودم خجالت کشیدم و دوباره از خدا معذرت‌خواهی کردم و شهادتین خواندم تا با رعایت تمام احکام و قوانین یک مسلمان واقعی باشم. 

ادامه مطلب ...

آخرین وداع حضرت زینب (س) با پیکر امام حسین (ع)


عصر عاشورا قضایا به پایان می رسد. عمربن سعد شب حرکت نمی کند، چرا؟ برای اینکه کارهایی از نظر خودش و سپاهیان خودش دارد، مخصوصا دفن کردن اجساد کشته های سپاه خودش. شب را ماند و فردا که روز یازدهم بود حرکت کرد. دستور داد سرهای مقدس را از بدن ها جدا کردند، سر مقدس امام حسین (ع) را همان عصر عاشورا به عجله به طرف کوفه بردند و از آن جمله به منابت یک حادثه تاریخی سر جناب حبیب بن مظهر را، باقی سرهای شهدا را نگه داشتند با خودشان ببرند. اینها روز یازدهم حرکت کردند. برنامه را چنان چیدند که پیش از ظهر روز دوازدهم با یک دبدبه و طنطنه خیلی زیاد و فوق العاده وارد کوفه بشوند و به اصطلاح اعلام پیروزی خودشان را به مردم بکنند و ضمنا زهر چشمی هم از مردم بگیرند، جشن موفقیت بگیرند، ترتیب همه کارها را هم برای خودشان داده بودند 
ادامه مطلب ...

قافله سالاری حضرت زینب در عصر عاشورا

تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه مذکر مؤنث است. حادثه ای است که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. معجزه اسلام اینهاست، می خواهد دنیای امروز بپذیرد، می خواهد نپذیرد، آینده خواهد پذیرفت. امام حسین (ع) اهل بیت خودش را حرکت می دهد برای اینکه در این تاریخ عظیم، رسالتی را انجام دهند، برای اینکه نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند با قافله سالاری زینب، بدون آنکه از مدار خودشان خارج بشوند. از عصر عاشورا، زینب تجلی می کند. از آن به بعد به او واگذار شده بود. رئیس قافله اوست، چون یگانه مرد، امام سجاد (ع) است که در این وقت به شدت مریض است و احتیاج به پرستاری دارد تا آنجا که دشمن طبق دستور کلی پسر زیاد، که از جنس ذکور اولاد حسین هیچکس نباید باقی بماند، چند بار حمله کردند تا امام زین العابدین را بکشند ولی بعد خودشان گفتند «انه لما به» این خودش دارد می میرد (بحار الانوار ج 45 ص 61، اعلام الوری ص 246، ارشاد شیخ مفید ص 242) و این هم خودش یک حکمت و مصلحت خدائی بود که حضرت امام زین العابدین بدین وسیله زنده بماند و نسل مقدس حسین بن علی باقی بماند. یکی از کارهای زینب، پرستاری امام زین العابدین است 

ادامه مطلب ...

تعالی روحی و شخصیتی حضرت زینب بعد از واقعه کربلا

در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش حضرت زینب بود. راستی که موضوع عجیبی است، زینب با آن عظمتی که از اول داشته است و آن عظمت را در دامن حضرت زهرا و از تربیت علی (ع) بدست آورده بود، در عین حال زینب بعد از کربلا، با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد.ما می بینیم در شب عاشورا، زینب یکی دو نوبت حتی نمی تواند جلوی گریه اش را بگیرد، یکبار آنقدر گریه می کند که بر روی دامن حسین بیهوش می شود و حسین (ع) با صحبتهای خود زینب را آرام می کند. «لا یذهبن حلمک الشیطان؛ خواهر عزیزم! مبادا هوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید، صبر و تحمل را از تو برباید» (بحارالانوار، ج 45، صفحه 2 و ارشاد شیخ مفید، صفحه 232 و اعلام الوری، صفحه 236). وقتی حسین (ع) به زینب (س) می فرماید  

ادامه مطلب ...

تحلیلی بر کلام حضرت زینب (س) که فرمود: «ما رأیت الاّ جمیلاً»

اگر گاهی «عظمت در نگاه است، نه در چیزی که بدان می‌نگرند.»، آنگونه که برخی گفته‌اند، گاهی هم زیبایی در نگاه و دید انسان است، نه در دیدنی‌ها.آنکه به چشم «نظام احسن» به همه هستی می‌نگرد، از این نگاه، خیلی چیزها هم «دیده» می‌شود، هم «زیبا» دیده می‌شود، تا چه عینکی بر چشم زده باشیم و از کدام زاویه به هستی و حوادث بنگریم.«زیبابینی» هستی و حیات، هم آرامش روح و وجدان می‌بخشد، هم صلابت و پایداری و پایمردی می‌آفریند و هم قدرت تحمّل ناگواری‌ها را می‌افزاید. از این نگاه، «عاشورا» همانگونه که زینب کبری(ع) فرمود، جز «زیبایی» نبود.آنچه زینب قهرمان در مقابل طعنه و طنز دشمن نسبت به این حادثه، بر زبان راند (ما رأیتُ الا جمیلاً)1، - جز زیبا ندیدم - پیشتر آرزوی حسین بن علی(ع) بود که در طلیعه این سفر، آرزو و اظهار امیدواری کرده بود که آنچه پیش می‌آید و آنچه اراده خداست، «خیر» برای او و یارانش باشد، چه به صورت «فتح»، چه به شکل «شهادت»:«اَرجو اَنْ یکونَ خیراً ما ارادَ اللّهُ بِنا، قُتلنا ام ظَفِرنا»2 زیبا دیدن خواهر و خیر دیدن برادر، مکمل یکدیگرند.جلوه‌های زیبایی و نمادهای جمال در آینه کربلا بسیار است، که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: 

ادامه مطلب ...

حضرت زینب(س)؛ الگوی زنان اجتماعی


«حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها)» شخصیتی است که عمدتاً به واسطه‌ی حضور بی‌مانندش در قیام احیاگر و تاریخ‌ساز «کربلا» شناخته می‌شود. ابعاد اجتماعیِ وجود مبارک آن بانوی بزرگوار یکی از شاخصه‌های اصلی در ارائه‌ی الگوی حضور اجتماعی زنان در عصر حاضر به شمار می‌رود در این مقال برآنیم به واکاوی این ابعاد بپردازیم.حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) شخصیتی است که عمدتاً به واسطه‌ی حضور بی‌مانندش در قیام احیاگر و تاریخ‌ساز کربلا شناخته می‌شود. شخصیتی که آثار وجودی‌اش منتهی به زمان حیات نبوده و اعصار و قرون پس از آن را نیز درنوردیده است. اساساً ابعاد وجودی زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) را می‌توان در دو سطح مورد واکاوی قرار داد.آگاهی از اصول کلی حاکم بر شخصیت ایشان و سپس در ذیل آن، بیان مصادیق حضور اجتماعی حضرت بر مبنای شواهد تاریخی ـ روایی است. باید دانست، چند اصل کلی بر شخصیت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) حکم‌فرماست که حضور اجتماعی ایشان را نیز در برداشته و به عبارتی، مبانیِ الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان به شمار می‌رود. 

ادامه مطلب ...

سیره علمی وعملی حضزت زینب سلام الله علیها در زندگی خانوادگی


اجتماع مجموعه ای از انسان هایی است که در طول زمان با اعمال و رفتار و منش خود تاریخ را بوجود می آورند و کسانی در طول این تاریخ هستند که نام آنها در سطور زمان باقی می ماند و همیشه و همه جا و همه کس آنها را می شناسند به عبارت دیگر عده ای در طول تاریخ چهره هایی  ماندگار می شوند اما این ماندگاری گاه از جهت بزرگی و نیکی است و گاه از جهت پستی و ظلم این چنین است که مثلاً می بینیم هیتلر هم شناخته شده است و مسیح نیز شناخته شده اما این دو از دو جهت مخالف ماندگارند .یکی از جهت ظلم و یکی از جهت مهر و ذات پاک خدایی اش . از طرف دیگر افراد معمولاً به طور مفرد و تنها ماندگار می شوند مثلاً اگر شخصی مثل ناپلئون ماندگار شده خودش به تنهایی در یادهاست و مادر، خواهر ، برادر و پدر او را معولاً کسی نمی شناسد ، به عبارت دیگر در طول تاریخ کمتر می بینیم که یک خانواده ( هستة تشکیل دهنده اجتماع ) با تمام افرادش مشهور و ماندگار باشد  
ادامه مطلب ...

حضرت زینب کبری علیها السلام الگوی عفّت و حجاب

در جلالت شأن بانوی بزرگ اسلام حضرت زینب کبری (علیها السلام) همین بس که امام معصوم حضرت امام سیّدالسّاجدین (علیه السلام ) درباره‌ی عمّه‌اش فرمود:اَنْتِ بِحَمْدِاللهِ عالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ وَ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَةٍ تو به حمد خدا عالمی ‌هستی که نیاز به معلّم و مفهّم نداشته‌ای.این گفتار یک فرد عادی نیست؛ گفتار حجّت خداست. یعنی آن بزرگوار، مُلْهَم به الهامات الهی بوده و همچون جدّ و پدر و مادر و برادرانش دارای علم لدنّی بوده و هیچگاه اکتساب از بشر ننموده است. البتّه اکتساب علوم و معارف از جدّ و والدین و برادرانش داشته است؛ امّا نه آن ‌گونه که ما افراد بشر عادی از یکدیگر داریم بلکه نوع دیگری از تعلّم و اکتساب معنوی است که عقل ما قاصر از درک آن است. از همان نوع است که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در لحظات آخر عمرش که در بستر افتاده بود، مرا در آغوش خود کشید و هزار باب علم به من آموخت و از هر باب آن هزار باب دیگر به روی من گشوده شد.(بصائر الدرجات ، صفحه 302 ).بدیهی است که در آن چند لحظه نمی ‌شود این طور که ما درس می ‌خوانیم درس خوانده باشد. پس معلوم می ‌شود  

ادامه مطلب ...

سر در لاک داریم؟!

لاک پشت ها وقتی می توانند حرکت کنند که سر از لاک خود بیرون بیاورند…سر در لاک داریم؟در نظرات وب سایت دیده می شود که مخاطبین ما می گویند همین طور وضعیت حجاب بدتر و بدتر می شود و این ما هستیم که سر در لاک خود فروبرده ایم و به واقعیت ها نمی خواهیم بنگریم.نکته ای که شاید در مطالب قبلی من هم بتوان پیدا کرد این است که سر در لاک فروبردن یعنی چه؟اگر به این معنی باشد که ما وضعیت کنونی جامعه مان را درنظر نگرفته ایم این شاید درست نباشد چون ما در این جامعه زندگی می کنیم و کسی که در فضای اینترنت فعالیت می کند نباید تنها و تنها به این فضا اکتفا کند چراکه فضای جامعه برای وی بسیارمهم می باشد. طلاب حوزوی ما نیز اگر تنها و تنها در حجره هایشان بنشینند و مباحثه علمی کنند باعث نمی شوند که اسلام بیشتر در جامعه رواج پیدا کند. البته باید پایه های علمی انسان کامل شود اما اینکه فقط و فقط به علم غیرعملی پرداخته شود کار اشتباهی است چراکه وقتی این فرد (عالم بدون عمل) بخواهد نظری درمورد جامعه بدهد قطعا نظری شاذ و نادر خواهدشد و توجهی به آن نخواهدشد. 

ادامه مطلب ...

سبک زندگی: چگونه سبک زندگی را اسلامی - ایرانی کنیم؟

از واژه سبک زندگی برای توصیف شرایط زندگی انسان استفاده می‌شود و مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها در هر چیزی را در برمی‌گیرد. در بیشتر مواقع مجموعه عناصر سبک زندگی در یک‌جا جمع می‌شوند و افراد در یک سبک زندگی مشترک می‌شوند. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوره طاغوت تلاش‌های دولتمردان در جهت ترویج فرهنگ و مولفه‌های غربی و غربی شدن شیوه و سبک زندگی ایرانیان بود با پیروزی انقلاب اسلامی گرچه سناریوی غربی‌سازی متوقف شد، اما دشمنان اسلام و انقلاب آرام ننشستند و تهاجم فرهنگی به انحای مختلف صورت گرفت که تجمل گرایی، مصرف زدگی و فردگرایی برخی از مظاهر آن محسوب می‌شود.در این شرایط و با گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، مقام معظم رهبری با طرح مفهوم «سبک زندگی اسلامی ایرانی» و در قالب 20 پرسش به مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیط‌های مختلف و ... اشاره کردند و تاکید داشتند: در واقع سبک زندگی به همه مسائلی بر می گردد که متن زندگی انسان را شکل می دهند. سبکی که به گفته مینو اصلانی- رییس بسیج جامعه زنان کشور مهم، ضروری و بسیار گسترده‌ است و ابعاد مختلفی دارد و از موضوعات اقتصادی گرفته تا رفتارهای اجتماعی حتی حوزه سلامت و خانواده را دربر می‌گیرد. 
ادامه مطلب ...

جایگاه اشتغال زنان در سبک زندگی اسلامی

اشتغال زنان، به صورتی که امروز در تعاریف ما جای گرفته، نقش های اصلی و مهم او را تحت الشعاع قرار می دهد. به بیان دیگر، سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی نه فقط خانه داری را یک شغل بسیار مهم می داند، بلکه آن قدر برای نقش های مادری و همسری زن ارزش قائل است که دیگر نقش های وی را در سایه ی این دو وظیفه ی حساس تعریف می کند.با نگاهی به آمار و ارقام مشارکت اجتماعی زنان می توان دریافت این مهم نیز همانند آمار قبولی دختران در دانشگاه سوار بر منحنی صعودی می تازد و زنان در عرصه ی اشتغال نیز همچون تحصیل می روند تا از مردان پیشی بگیرند. با وجود این، اشتغال زنان یکی از مسائلی است که هنوز هم جای بحث دارد. از همین رو، همواره کار کردن زن در خارج از خانه، با توجه به ویژگی های ذاتی و تأثیرگذار وی در خانواده و نقش های بی بدیل مادری و همسری، با نگاه های منتقد همراه بوده است. 

ادامه مطلب ...

حجاب در آیین اسلام


بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم می‏فرماید: «و به بانوان باایمان بگو چشم‏های خود را فروپوشند و عورت‏های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‏های خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسری‏های خودرا بر سینه خود افکنند و زینت‏های خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان هم‏کیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بی‏اطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت‏های پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان؛ باشد که رستگار شوید». افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام، نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایش‏های جاهلیت نخستین، توصیه شده است. در روایات نیز پوشیدن جامه بدن‏نما و نازک نزد نامحرم‏، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه‏، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد، دست دادن و مصافحه با نامحرم‏ و تشبه به جنس مخالف منع شده است 
ادامه مطلب ...

من چادر را دوست دارم


چکیده: درست یادم نمی‌آید کلاس چندم دبستان بودم، امتحان جمله سازی داشتیم یادش بخیر راحت ترین جملاتی که می شد بسازیم این بود، که من ......را دوست دارم ،من .....را دوست ندارم. یکی از کلمات امتحان چادر بود، من نوشتم من چادر را دوست دارم (حجاب و عفاف)   من چادر را دوست دارم... با کلمات زیر جمله بسازید..چکمه. چادر.چمدان. چوب.درست یادم نمی‌آید کلاس چندم دبستان بودم امتحان جمله سازی داشتیم یادش بخیر راحت ترین جملاتی که میشد بسازیم این بود که من ......را دوست دارم ،من .....را دوست ندارم. یکی از کلمات امتحان چادر بود من نوشتم من چادر را دوست دارم معلم جمله‌ی مرا بلند خواند و خندید: من چادر را دوست دارم؟؟؟ چرا ؟؟؟خانم اجازه مامانمون .....حرفم را قطع کرد  بله دیگه ماماناتون مغزاتونو شست و شو دادن.بلند بلند حرف میزد، دست هایش را تکان میداد، من نفهمیدم چه می گوید، شاید هم یادم نمی‌‌‌‌آید 
ادامه مطلب ...