حقیقت امر اینست که در مسأله پوشش - و به اصطلاح عصر اخیر حجاب - سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد یا نه ؟ اسلام که به روح مسائل مینگرد جواب میدهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین میتوانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند ، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است . و زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع میباشند...
ادامه مطلب ...
یکى از مسائل بسیار مهم که در اسلام براى زنان به آن تأکید و سفارش شده
مسئله حجاب است، حجاب براى زن به اتّفاق علما دین واجب مىباشد و آیات
متعدّد در این باره داریم که بذکر دو تا آن بسنده مىشود.
آیه اوّل:
«قُل
للمُؤمنات یَغُضُضنَ من ابصارهنّ و یحفُظنَ فروجهن و لایبدین زینتهنّ
الّا ظهر منها، و لیضربن بخمرهنّ على جیوبهنّ و لایبدین زینتهنّ...»
همه
فقها و دانشمندان اسلامى و مفسّران اتّفاق نظر دارند که این آیه دلالت
دارد که بر زنان واجب است بدن و موى خود را از نامحرمان بپوشاند.
توضیح اینکه در این آیه شریفه به پنج موضوع در رابطه با حجاب و حفظ حریم عفّت تصریح شده است.
1- زنان دیدگان خود را از نامحرمان فرو خوابانند. «یغضُضْنَ من ابصارهنّ».
2- زنان دامان خود را از هرگونه عوامل بىعفّتى حفظ نمایند. «و یحفُظْنَ فروجهنّ».
چه کسی گفته باید حتما مادر شوی تا این حرف
ها برایت معنا پیدا کند، همسر شوی و یا حتما زن باشی تا مخاطب این متن
باشی. زن هستی یا مرد، دختر هستی یا پسر، مادر هستی یا پدر، بدان که برای
شنیدن این کلام کمی هم دیر شده است.
حادثه ی وحشتناکی ست، قدرت ریشتری اش عظیم است، چنان دست و پای
جامعه را به لرزه در آورده که هیچ چیز را در جای خود نمی بینی. جان جامعه
لای شکاف بی اعتقادی دیده می شود، انگار گسل های لیبرال است که جان اجتماع
را به لرزه در آورده است. باز هم همان قصه ی قدیمی است که تکرار شده؛
آدمیان دوباره نظاره گر مرگ تدریجی قبیله شان انند، چنان که ضربت لرزه حجم
غرور، تکانشان نمی دهد
لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد». در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:
ادامه مطلب ...
یکى از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب براى اندام خویش است. بر این اساس، لباس پوشیدن یکى از شؤون و ویژگى هاى انسان است. لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما و برف و باران و یارى دادن وى در حفظ عفت و شرم، در آراستگى و زیبایى آدمى نیز نقشى مهم ایفا مى کند و مى توان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادى فرد و تعلق وى به فرهنگى خاص دانست. قرآن کریم ضمن نعمت و هدیه خداوند خواندن لباس به کارکردهاى مختلف آن اشاره مى کند و مى فرماید: «اى فرزندان آدم، براى شما لباسى فرو فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شما است و لباس تقوا بهتر است. این از آیات خداوند است. باشد که متذکر شده پند گیرید.»
در این راستا، پوشش اعضاى جنسى به دلایل گوناگون از اهمیت بیش ترى برخوردار است. برابر متقن ترین کتاب آسمانى، قرآن و دیگر کتب مقدس، تاریخ رویکرد آدمیان به پوشش از نخستین انسان ها یعنى حضرت آدم و حوا آغاز مى شود. در قرآن کریم آمده است: «فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة؛ و آنگاه که آدم و حوا از آن درخت ممنوع چشیدند، پوشش خود را از دست دادند عورتشان آشکار گردید و به سرعت با برگ درختان بهشتى خود را پوشاندند
بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم میفرماید: «و به بانوان باایمان بگو چشمهای خود را فروپوشند و عورتهای خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسریهای خودرا بر سینه خود افکنند و زینتهای خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان همکیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بیاطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینتهای پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان؛ باشد که رستگار شوید». افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام،۴نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایشهای جاهلیت نخستین، توصیه شده است. در روایات نیز پوشیدن جامه بدننما و نازک نزد نامحرم، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد دست دادن و مصافحه با نامحرمو تشبه به جنس مخالف منع شده است و مردان با غیرت به هدایت و کنترل همسر و
ادامه مطلب ...
یکى از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب براى اندام خویش است. بر این اساس، لباس پوشیدن یکى از شؤون و ویژگى هاى انسان است. لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما و برف و باران و یارى دادن وى در حفظ عفت و شرم، در آراستگى و زیبایى آدمى نیز نقشى مهم ایفا مى کند و مى توان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادى فرد و تعلق وى به فرهنگى خاص دانست. قرآن کریم ضمن نعمت و هدیه خداوند خواندن لباس به کارکردهاى مختلف آن اشاره مى کند و مى فرماید: «اى فرزندان آدم، براى شما لباسى فرو فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شما است و لباس تقوا بهتر است. این از آیات خداوند است. باشد که متذکر شده پند گیرید.»
ادامه مطلب ...
مادام که تلقى ما از خویش عوض نشود، حجاب هیچ مفهومى نخواهد داشت و چیزى جز کفن سیاه و قبرستان خانه و مرگ نشاط زندگى و نابودى شادىها، عنوان نخواهد گرفت.
و هزار عذر، خواهى داشت که خودت را از آن آزاد کنى:
که پاکى زن در
لباسش نیست، چادرى هاى کثیف و لجن بىشمارهاند.
طلا که پاکه چه منّتش به خاکه.
که من راه خودم را
مى روم، چشمشان کور نگاه نکنند.
که اصلا دل باید پاک باشد.
که چادر، بیش تر مرد را کنجکاو و تحریک
مىکند.
که این مسائل در
کشورهاى مترقى کاملا حل شدهاند و دیگر مسألهاى نیست.
که روابط آزاد،
طبیعى است.
که
محدودیت، عقده مىآورد و محرومیت، سرکشى را مىزاید.
من از جانب تمام کسانی که شعار دادند "مرگ بر بدحجاب" از تو معذرت می خواهم.
من از جانب تمام کسانی که شعار
دادند " ملت ما بیدار است، از بدحجاب بیزار است" از تو معذرت می خواهم.
من
از جانب تمام کسانی که فعل تو را از خود تو جدا نکردند، معذرت می خواهم.
من
می دانم که تو اگر اهمیت و فلسفه ی حجاب را بدانی، به حجابت از من هم
پایبندتر خواهی بود.
من می دانم که اگر ظاهر امروز تو این است، من نیز
بسیار مقصرم که اگر من توانسته بودم منطق و احساسم را راجع به حجاب به تو
منتقل کنم، ظاهر امروز تو این نبود.
من می دانم که اگر در فرهنگ سالمی
که حکم اکسیژن را دارد، نفس کشیده بودی، ریه های عفافت غبار نمی گرفت.
من
می دانم که اگر عمق نقشه ها و اهداف دشمن و تلاش شبانه روزی شان را برای
تاراج حیا می دانستی، مشتی محکم بر دهانشان می کوبیدی.
من می دانم که در
عمق دورنت خدا را دوست می داری، فاطمه ی زهرا(س) را دوست می داری، برای
امام حسین(ع) اشک می ریزی و اگر ندای حق درست به تو برسد، هیچ گاه رضایت آن
ها را با هیچ چیز دیگر در دنیا عوض نمی کنی.
نسل اول شاید خسته شده بود از بی حجابی و این همه فسادی که موجب شده بود.
نسل
اول شاید تشنه ی روح اسلامی در جامعه بود.
نسل اول شاید رابطه ی عمل و
عکس العمل را می دانست.
نسل اول شاید برای اعتقادات دینی خود ارزش قائل
بود.
نسل اول تشنه بود، و راه خمینی، مسیر زلال ترین چشمه را برایش
رهنمون شد.
نسل دوم شاید پذیرفت آن چه را که از نسل اول دیده بود.
نسل
دوم شاید کم تر در مقابل هجمه های فرهنگی پیدا و ناپیدا قرار گرفته بود.
نسل
دوم شاید هنوز به زمان آرمانی که برایش انقلاب کرده بودند، نزدیک و آشناتر
بود.
اما نسل ها شاید، مفاهیم را درست منتقل نکرده اند، شاید خط
انتقال معارف جایی کم رنگ شده است...
به نسل سوم گفتند که
حجاب زینت
زن است؛
سوال: آیا در قرآن آیه ای در زمینه ی حجاب و پوشش بانوان وجود دارد؟
جواب: قرآن در دو سوره ی احزاب و سوره ی نور، آیاتی در زمینه ی حجاب و پوشش بانوان دارد.
سوال: آیا بهتر نیست حجاب در کشور ما اختیاری باشد نه اجباری ؟
جواب: برخی از دستورات را ولو از روی اجبار هم شده باشد باید به اجرا گذاشت و نمی توان تنها به عقیده و میل مردم اکتفا کرد. اگر چنین باشد، لحظه ا ی فکر کنید چه قدر از مردم حاضرند با میل و رغبت و از روی اعتقاد از رشوه گرفتن، شراب خوردن و ریا گرفتن احتراز نمایند. در هر کشور یک سلسله دستوراتی است که به اجبار به اجرا می گذارند و نمی توان انتظار داشت همه ی مردم با میل و رغبت خویش وظایف خود را انجام دهند.
ادامه مطلب ...
هدف از این جستار صرفا تبیینی پیرامون مسأله «حجابهراسی» در میان برخی
از دختران است که سعی شده در آن به ریشههای فرهنگی و روانشناختی مسأله
توجه شود. نکته قابلتوجه این مسأله است که این مقاله به هیچوجه درصدد
بررسیِ عللِ شکلگیری پدیدهای تحت عنوان بیحجابی نیست.
الف) سیاستهای تربیتی
غالبا
سیاستهای تربیتی ایرانیان در چند دهه گذشته مبتنی بر سیاستهای تنبیهی
بوده و نه سیاستهای تشویقی و در این میان نقش «سیاستهای محدودیت
کننده» بسیار کلیدی و اساسی بوده است. بهعنوان مثال یکی از راهکارهای
رایج در سیاستهای تربیتی، محدود کردن کودکان در انجام کارهای مورد
علاقهشان بوده است. مثلا اگر کودک کار ناشایستی انجام میداده، از رفتن
به مهمانی تولد دوستش، یا کلاس مورد علاقهاش و یا دیدن برنامه تلویزیون
و... محروم میشده است.
این نوع بیماری بیشتر در مردان وجود دارد چون آن ها با یک نگاه خود به تمام تفاوت های زنان بایکدیگر پی می برند. مردان بیشتر با دید مقایسه ای و غریزه ای به جنس مخالف خود نگاه می کنند.
به گزارش سرویس زنان جهان؛ احمد مطهری در کنترل جنسی نوشته است: فلسفه چشم چرانی جز این نیست که فرد با تمرکز هنگام نگاه،تخیلاتش را به خدمت می گیرد و در دنیای خیالات به هوسرانی می پردازد. بنابراین آن چه نگاه را لذت آفرین می کند، تخیلاتی است که فرد به وسیله نگاه در درون خود می پرورد.
آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه های زنانه باعث افراط در
تجمّل و توجّه به زیباییهای ظاهری می شود و این توجه افراطی، می تواند بروز
اختلالهای روانی را در زن در پی داشته باشد.
به گزارش سرویس زنان جهان؛ پوشش و حجاب به دلیل اینکه نقش اساسی در
متعادل کردن غریزه ی خود نمایی و تبرّج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از
بخش بزرگی از پریشانی ها و دغدغه های فکری زن به شمار می آید؛ زیرا آزادی
زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه های زنانه در بین جامعه، باعث افراط
در تجمّل و توجّه به زیبایی های ظاهری می شود که این توجه افراطی، می
تواند بروز اختلالهای روانی را در زن در پی داشته باشد.
محققان
علوم رفتار در تحلیل خودنمایی بیمارگونه و برخی ناهنجاریهای پوششی برخی
افراد معتقدند وقتی زن، بی حجاب و با ظاهری پر اطوار در بین مردان ظاهر می
شود، ممکن است عده ای او را مورد تحسین و تکریم (ظاهری) قرار دهند. به همین
دلیل وی همواره سعی می کند وضع ظاهری خود را طوری قرار دهد که بیشتر مورد
پسند آنها قرار گیرد.