بحث تهاجم فرهنگی از سوی رسانه های غربی بخصوص از طریق شبکه های ماهواره ای همیشه در جامعه ما مطرح بوده است. اما در این بین برخی از خانواده هایی که همراه فرزندان خود وقت زیادی را به دیدن این شبکه ها اختصاص می دهند متاسفانه در اثر عدم اطلاع، به این موضوع توجه نمی کنند که تماشای این برنامه ها که بسیاری از هنجارها و خط قرمزهای اخلاقی خانواده ایرانی را زیرپا می گذارد چقدر می تواند برای خود و فرزندانشان مضر و تهدید کننده باشد.ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته، ترویج و عادی جلوه دادن خیانت خانوادگی، بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی جلوه دادن رابطه خارج از ازدواج، هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و موثر، عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران، تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده، ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج، ترویج فمینیسم، مخدوش کردن رابطه فرزندان در خانواده، ترویج خشونت در میان جوانان و نوجوانان از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص و پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان از محورهای دیگر فعالیت این شبکه است.دیدن این تصاویر غیر اخلاقی اولاً تمام فکر و ذهن مخاطب بخصوص جوان را تسخیر کرده و دیگر به آنها مجال شکوفایی نمی دهد.دوما در بعضی مواقع می تواند منجر به ناهنجاری های جنسی و بیماری های مقاربتی و روانی شود (اگر دراینجا دراین مورد بسیار صریح صحبت می کنیم تنها به این دلیل است که احساس شده که اطلاع رسانی و روشنگری باید صریح و بی پرده باشد). آیا خانواده های ایرانی علاقه مندند که جوانانشان به سمت این مشکلات کشیده شوند؟ قطعاً خیر، اما باید بدانند که این شبکه ها راه را برای این مفاسد بازخواهد کرد و بسیاری از حریم های اخلاقی را زیر پا گذاشته و این تعدی اخلاقی را معمول جلوه خواهند داد. چرا که هنگامی که جوانان ما از این موضوعات الگوبرداری می کنند تمام هنجارهای اجتماعی را به همان راحتی که در این فیلم ها نشان داده می شود زیر پا خواهند گذاشت. چرا که فکر میکنند این روابط، کاری مثبت است و به همین گونه که درسریال به نمایش گذاشته می شود. این موضوع مهم میتواند زنگ خطری برای خانواده های ایرانیان باشد از اینکه بیش از پیش مراقب فرزندانشان در ورود به فضای سایبر باشند، چرا که دشمنان ما اینک جنگ را به میادین مجازی در عرصه فرهنگ ایرانی و اسلامی کشانده اند و از هر وسیله ممکن برای ضربه زدن به ارزش ها و باورهای ملی، دینی و انقلابی ایرانیان استفاده می کنند.امروزه یکی از رسالت های مهمی که خانواده های ایرانی برعهده دارند تربیت صحیح فرزندان مطابق با معیارهای
ادامه مطلب ...دلش خیلی پُر بود گسسته و گریخته از همه چیز می گفت. با ترس و دلهره ی عجیب حرف می زند که نشان از مستاصل شدن بود، خود نیز مدام در گفتارهایش می گفت: دیگه نمی دونم چکار کنم.
لیوان آب خنکی به او دادم و به آرامش دعوتش کردم . از او خواستم بر خودش مسلط شود و با تامل و بدون نگرانی صحبت کند. پس از خوردن جرعه ای از آب، گفت:دخترم چند وقتی است با پسری آشنا شده، مدام با او بیرون می رود،تلفنی حرف می زند، صبح تا شب،شب تا صبح با هم پیامک رد و بدل می کنند، به خاطر آن پسر، همه کار انجام می دهد، آرایش غلیظ می کند و لباسهایی به تن می کند که در شان خودش و ما نیست و... ، اصلا،حیا رو قورت داده یه آب هم روش. هر چی نصحیت می کنم و دعوا و تهدیدش می کنم انگار نه انگار. این اواخرمتوجه رفتارهای مشکوک دیگری هم شدم ،درس و دانشگاه را ول کرده ، یک روز می رود و یک روز ... جدیدا حرف هایی می زند که با اصول خانوادگی و عرفی مان منافات شدیدی دارد. مکثی کرد و سرش را پائین انداخت. همچنان که گریه و زاری می کرد، گفت: پدر و برادرش خبر ندارند ، این دختر چه کارهایی می کند و گرنه گوش تا گوش سرشو می بریدند، دیگه جونم به لبم رسیده ، می خواهم به آنها ندا بدهم تا شاید آنها بتوانند جلوی این دختررا بگیرند. تا حالا هر چی مدارا کردم و خون دل خوردم بسه،دیگه نمی تونم پنهان کاری کنم؛ مجددا سکوت کرد ، بعد گفت: نه ،اوضاع از این که هست ،بدتر می شود . اگه پدر و برادرش بفهمند: خون به پا می کنند.
ادامه مطلب ... نرگس ناظمی اخیرا دو رمان به نامهای
« آغوش درهم شکسته» و «فریفته» را به چاپ رسانده است، به همین بهانه گفتگویی با وی انجام دادهایم که با هم میخوانیم:
لطفا بیوگرافی مختصری از خودتان برای ما بفرمایید؛
نرگس ناظمی متولد 1349 از شهر ری میباشم. خانوادهای دارم مهربان، لقمه نانی جهت گذران و سرسوزن ذوقی که از لطف و کرم حضرت حق است.
در چه زمینهای فعالیت میکنید؟
ادبیات داستانی.
و چه ژانری؟
خیلی
خودم را گرفتار چارچوبها و قواعد شناخته نشده رایج نمیکنم.بیشتر در
زمینههای اجتماعی و به روز قلم میزنم و سعی میکنم به موضوعات و
آسیبهایی که در حوزه زندگی بانوان عزیز کشورم وجود دارد بپردازم.
چرا رمان مینویسید؟
تنها
دلمشغولی من در زندگی علاقه وافری است که به رمان دارم چون معتقدم رمان
این پتانسیل را دارد که تاثیر بسیار شگرفی روی ذهن مخاطب به جا بگذارد که
به هیچ وجه نباید مورد اغماض قرار گیرد.چنانچه قلم، قلم توانا و تاثیر
گذاری باشد که شکر خدا چنین استعدادهایی در کشور ما کم نیستند تاثیر بسزایی
روی رفتار اجتماعی افراد جامعه میگذارند.در این راستا متولیان محترم
فرهنگی میبایست مراقب باشند که خدای ناکرده اندیشه و قلم مسمومی ، فکر
جامعه را سمی نکند.
رمانهایتان را برچه اساسی مینویسید؛ آیا تخیلی است یا واقعی؟
گاهی
رئال وگهگاهی هم سوررئالیسم عرفانی. نوشتههایم و به طور کلی افکارم
درحیطه رمان، مرزبندی مشخصی ندارند. به طور مثال در رمان" فریفته" سعی
کردهام فضایی را به نگارش درآورم که حس وحال تعلیق تا پایان داستان
خواننده را با خود همراه کند. چیزی شبیه آثار هیچکاک.
اما
" آغوش درهم شکسته" فضای دیگری را طلب میکرد؛ بعضی پلاتها به شدت به سمت
سوررئالیسم عرفانی گرایش پیدا میکرد. دراین پلاتها با آنکه فضای تعلیق
در قصه وجود ندارد اما به تصور من کشش لازم برای آنکه خواننده را تا پایان
داستان با خود همراه کند ، وجود دارد.
برای چاپ کتابهایتان با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
زنان معمولا به "توجه" نیاز دارند و یا عشق را از نزدیکان خود دریافت کنند. ممکن است این عشق مادرانه، عشق زناشویی و یا عشق فرزندی باشد. بعضی از مردان از روحیات زنان باخبر نیستند و برای خوشحال کردن آنها نمیدانند چه کاری را انجام دهند؟ "مصطفی تبریزی" دکترای تخصصی مشاوره و رواندرمانی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در اینباره به برنا میگوید: معمولا زنان در برخی از خصوصیات با همدیگر متفاوت هستند؛ اما یکسری اشتراکاتی بین آنها وجود دارد که میشود به آنها اشاره کرد.
زنان معمولا به "توجه" نیاز دارند و یا عشق را از نزدیکان خود دریافت کنند. ممکن است این عشق مادرانه، عشق زناشویی و یا عشق فرزندی باشد. زنان معمولا نیاز دارند که شنیده شوند و وقتی که صحبت میکنند، همسر آنها و یا اطرافیان به صحبتهای آنان گوش کرده و درک کنند. معمولا این نیازها، نیازهای عمومی زنان است. یک سری از زنان به دلیل تفاوتهایی که بین آنها وجود دارد، هر کدام کمبودهایی که در دوران کودکی داشتند را در اطرافیان خود جستجو میکنند؛ مثلا اگر مورد توجه کمتر قرار گرفتند، نوازش و تحسین کمتر دیدهاند و یا آزادی کمتری داشتند و اگر اطرافیان و همسر آنها تمام نیازهای به جا مانده از دوران کودکی آنها را تامین کنند، باعث خوشحالی آنها میشود.
تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سوء مصرف مواد عمدتاً
پدیده
ای مردانه است . به عبارتی اعتقاد بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها
به اعتیاد روی می آورند ، بخصوص در کشور ما حتی سیگار کشیدن زنان و دختران
تعجب اطرافیان را بر می انگیزد. شاید به دلیل اینکه اعتیاد با نقش آشنای
همسر و مادری مهربان و دلسوز در جامعه ایرانی همخوانی ندارد.اما واقعیت این
است که امروز اعتیاد در میان برخی زنان جامعه وجود دارد و برخی خانواده ها
با این معضل دست و پنجه نرم می کنند.از آنجا که عوارض ناشی از اعتیاد زنان
برای جامعه بیشتر از عوارض اعتیاد مردان است ضرورت دارد این موضوع در
کانون توجهات قرار گیرد.
کانون خانواده، قربانی اعتیاد زنان
خانواده
در جامعه ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.هر گونه خلل و مشکل در
خانواده به بروز مشکل در کلیت جامعه منجر می شود.همان طور که جامعه مجموعه
ای از خانواده هاست خانواده نیز خود از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده
است.در خانواده نقش زن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.زنان نقش
ویژه ای
در ایستایی و پیشرفت کانون خانواده دارند و درهیچ جای دنیا کسی منکر این
مسئله نیست. از سوی دیگر ضعف در بنیان های خانوادگی باعث بروز مشکلات
بسیاری در زمینه های فرهنگی و اجتماعی می شود.ضعف و امکان وابستگی زنان به
هر عامل غیر مفید باعث می شود تا پایه های خانوادگی سست شود و خانواده دچار
مشکلات اساسی گردد، به نحوی که زنان معتاد اکثرا دارای خانواده های از هم
پاشیده و یا ناموفق هستند. وقتی زن در یک خانواده دچار اعتیاد می شود ارکان
خانواده خیلی مستعد برای از هم پاشی می شود و فرزندان نیز بخصوص دختران
خانواده در نتیجه همانند سازی با مادر و مشکلات عاطفی ناشی از مصرف مواد
توسط مهربان ترین عضو خانواده دچار انحرافات و مسائل و پیامدهای جبران
ناپذیری می شوند.
بهتر
است کمی صریح سخن گفت!این روزها در بسیاری از محافل و حتی در نزد آشنایان و
دوستان در خصوص مهریه های سنگین و موانعی که در شب خواستگاری بر سر قرار
دادن مهریه های زیاد به وجود می آید سخنان تلخی می شنویم.گویا مهریه از
نشانه صداق و دوستی و محبت و الفت میان مرد و زن به ابزاری برای تهدید
تبدیل شده است.این روند طی سالهای اخیر تشدید شده است و هنوز محافل قضائی
کشور نتوانسته اند از ادامه آن جلوگیری به عمل آورند. البته
باید اذعان کرد که مشکل اصلی در این میان دستگاه قضائی نیست.بحران اصلی به
وجود آمده در خصوص مهریه،از عرف ناخوشایند و آزاردهنده ای نشات می گیرد که
بر اساس آن مهریه نقش عامل ثبات زندگی را پیدا ماجرا
هر روز تلخ تر می شود.محمدعلی ساری، معاون ستاد دیه ایران تاکید می کند که
تنها در مدت پنجاه روز، 327 مرد ایرانی به علت ناتوانی در پرداختن مهریه
همسرانشان زندانی شدهاند.
میکند!چشم و هم چشمی
های فامیلی نیز در این خصوص تاثیر مستقیمی دارد.اینکه خانوادهها با قیاس
میان فرزند خود و دیگر فرزندان فامیلی آشنا مهریه ای سنگین را به داماد
تحمیل
میکنند.حتی در مواردی نیز شاهد عکس این ماجرا هستیم.یعنی خود
داماد برای خوشایند همسرش و در راستای جلوگیری از حرف و حدیثهای فامیلی در
خصوص مهریه کم عروس و ..با قرار دادن مهریه ای سنگین موافقت می کند.در این
میان سئوالاتی از این قبیل که در صورت جدایی (به عنوان یک احتمال در زندگی
زوجین)این مهریه چگونه باید پرداخت شود؟
ا
کنون اخبار و گزارشهای زیادی در خصوص دادگاههای خانواده و نحوه به اجرا
گذاشتن مهریه ها منتشر شده است .در این خصوص لازم است چند مورد را مرور
نماییم تا متوجه شویم در بسیاری از موارد به اجرا گذاشتن مهریه چگونه و با
چه دلیل و منطقی صورت می گیرد!
در یکی از این موارد اخیرا زنی در دادگاه
عنوان کرده است که پدر شوهرم تاجر است و وضع مالی خوبی دارد و با اینکه
میدانم شوهرم دانشجو و بیکار است اما میخواهم مهریهام که 514 سکه بهار
آزادی است را پدر شوهرم بپردازد تا مالی از او به من برسد.زن در ادامه با
اشاره به اینکه خود شوهرم عنوان کرده است که که پدر شوهرم قرار است برای 3
عروس قدیمیاش "ماشین" بخرد، عنوان کرد: بعد از اینکه شوهرم این موضوع را
به من گفت و دیدم که پدر شوهرم بین من و عروسهای دیگر تفاوت گذاشته است
تصمیم به گرفتن مهریهام گرفتم.
مرد نگون بخت نیز در دادگاه و در دفاع
از خود عنوان کرده است که همسرم خیلی خودخواه است که به دنبال مال و منال
پدرم است.بر اساس اظهارات مرد، شاید پدرم عروسهای دیگر را بیشتر دوست
داشته باشد بنابراین همسرم نباید طلبکار باشد، بنابراین نباید مهریهاش را
درخواست کند. زن نیز عنوان کرد که مطالبه مهریه حق اوست و مهریه اش را می
خواهد!
در موردی دیگر،زنی در دادگاه خانواده اعلام کرده است که شوهرم
همیشه در اعیاد و هر مناسبت دیگری به همه اعضای خانوادهاش عیدی و هدیه
میدهد ولی به من هدیه و عیدی نمیدهد. من مهریهام که 314 سکه بهار آزادی
است را میخواهم.مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه من هیچ
گاه از محبت و از نظر مالی برای همسرم کم نگذاشتهام، عنوان کرد که
میخواهم که همسرم کمی عاقلانه تصمیم بگیرد و از روی لجبازی مهریهاش را
درخواست نکند.
همچنین در موردی دیگر،زنی با مراجعه به دادگاه خانواده
شهید محلاتی دادخواست مهریه خود را به قاضی شعبه 240 این مجتمع قضائی
خانواده ارائه کرد.این زن در حضور قاضی این شعبه بیان کرده است که شوهرم
در یک شرکت خدماتی کار میکند و درآمد ماهیانهاش 600 هزار تومان است که
میتواند مهریه هزار سکهای من را بپردازد.زن عنوان کرده است که شوهرم
بسیار دست و دلباز است و به غیر از کار در یک شرکت
یک پژوهشگر و آسیب شناس اجتماعی گفت: براساس پژوهش میدانی انجام شده بر روی زوجین در حال طلاق، مشخص شد که 85 درصد این افراد دارای مهریه های سنگین و بالا بودند.
دکتر مجید ابهری در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد تغییر نوع مهریه افزود: تعیین مهریه و در نظر گرفتن مهریه های سنگین و عجیب و قریب باعث شگفتی، حیرت و تاسف تحلیلگران اجتماعی شده است.
این متخصص علوم رفتاری تاکید کرد: رقابت غیر منطقی بین دختران یک فامیل و یا خانواده و یا دوستان و همکلاسیها باعث شده این گونه رفتارهای غیر متعارف در جامعه روند افزایشی پیدا کند.
به گفته ابهری،عدم آموزش مهارتهای زندگی، فاصله بین نسلی و عدم تفاهم والدین با فرزندان باعث شده جوانان کمتر نظریات والدین را در فرایندهایی مانند تعیین مهریه بپذیرند و به کار ببندند.
استاد دانشگاه شید بهشتی به پژوهش میدانی انجام شده توسط گروه آسیب شناسی بنیاد علوم رفتاری اشاره کرد و افزود: براساس این پژوهش که میان زوجهای جوان از ابتدای سال 88 تا پایان سال 89 صورت گرفت مشخص شد که 85 درصد زوجین در حال طلاق دارای مهریه های سطح بالا بودند.
وی گفت: این واقعیت نشان دهنده یک حقیقت تلخ است و آن اینکه میزان مهریه هیچگونه دلیلی برای دوام زندگی نبوده و در کنار مهریه نظام و مدیریت رفتاری برای یک زندگی موفق از ضرورتهای اساسی است.
مروری
بر تازه ترین آمار طلاق نشان می دهد که این بلای اجتماعی و فردی نمود
پررنگی پیدا کرده است .یکی از بزرگترین خطراتی که جامعه و زندگی خانواده
های ایرانی را تهدید می کند، طلاق است. امروز آمارها در این زمینه تکان
دهنده و غیر قابل باور است. به کجا می رویم؟ و در چه فکری هستیم؟ با جدایی و
درخواست طلاق به دنبال رسیدن به چه ایده آلی هستیم؟ چرا اجازه می دهیم
گسترش زندگی ماشینی، مشکلات و انحطاطات اخلاقی ناشی از آن، بنیان خانواده
را سست و متزلزل نماید؟ جای بسی تاسف است که در کشور اسلامی ایران باید هر
روز شاهد افزایش آمار طلاق باشیم! یکی از عوامل مهمی که سبب می شود زن
درخواست طلاق دهد، فشارهای روحی و جسمی است که از سوی مرد و خانواده او به
وی وارد می شود.در کشور از لحاظ قانونی، حق طلاق با مرد است مگر اینکه قبل
از ازدواج، زن یکی از شرایط خود را داشتن حق طلاق عنوان کند. گاهی مرد یا
خانواده او شرایطی را فراهم می کنند که زن ادامه زندگی را تحت هیچ شرایطی
ممکن نمی داند و از تمام حقوق شرعی و عرفی خود گذشته و درخواست طلاق می
دهد. البته بالعکس این مسئله نیز صادق است یعنی در برخی موارد آزار و
اذیتهای زن منجر به عدم تحمل محیط خانواده از سوی مرد می شود. شرایط نامناسب زندگی یا بی بندوباری های اخلاقی و شغلی مرد را می توان از جمله عواملی دانست که موجب درخواست طلاق از سوی زن می شود.
چندی پیش محققان دانشگاه «نورث وسترن» اعلام کردند که سطح تستوسترون در مردان به هنگام تولد فرزندشان کاهش مییابد که این امر باعث وظیفه شناستر شدن آنها میشود، اخیرا نیز محققان به این نتیجه رسیدهاند مادر شدن عملکرد مغز را تغییر میدهد.مادر شدن در ارتباط با مجموعهای از رفتارهاست که ناشی از ایجاد تغییراتی در مغز است.به گزارش جام نیوزدکتر «آدی میزراهی» و همکارش «لیور کوهن» سه موش که یکی به بچه خود شیر میداد، دیگری در ارتباط با بچه خویش بود و سومی که تجربه بچهدار شدن نداشت را در معرض بوی بچه موش قرار دادند و سپس فعالیت بخش کورتکس شنیداری را مورد مشاهده قرار دادند.کورتکس شنیداری، بخشی از مغز است که در پاسخ به ورودیهای حسی از محیط اطراف تغییر عملکرد از خود نشان میدهد. در این آزمایش مشخص شد بوی بچه موشها تغییراتی اساسی در پردازش شنیداری موشهای مادهای داشت که در تعامل با بچههای خود بودند و در این میان مادرانی که به بچه خود شیر داده بودند، بیشترین حساسیت را از خود نشان دادند.
بر اساس آمار رسمی سازمان ثبت احوال، ازدواج در سال جاری دو درصد کاهش و طلاق چهارونیم درصد رشد داشته است.
در شش ماهه اول سال 1390 در هر شبانهروز به طور متوسط تعداد 2529 واقعه ازدواج به ثبت رسیده است، یعنی در هر ساعت به طور متوسط 105 واقعه ازدواج ثبت شده است.
براساس آمار به دست آمده میزان ازدواج در سالجاری نسبت به مدت مشابه خود در سال گذشته دو درصد کاهش یافته است.
بنابراین تازهترین اقدام دولت به سند پیشگیری از طلاق اختصاص دارد که بهمناسبت امروز که به نام ازدواج نامیده شده، از سوی مرکز امور زنان و خانواده اعلام شده است، اما سابقه این سند به دو سال قبل بازمیگردد.
زهرا سجادی، معاون این مرکز بتازگی خبر داده که سند پیشگیری از طلاق در ستاد ملی زن و خانواده و در نشستهای مختلفی با بخشهای علمی و اجرایی کشور تهیه شده و برای اجرایی شدن آن باید از تصویب دولت بگذرد.
بر اساس این خبر، رئیس ستاد و دبیرخانه پیشگیری از طلاق، شخص رئیسجمهور است و هشت وزیر و معاونان آنان، اعضای ستاد پیشگیری از طلاق را تشکیل میدهند که اصطلاحا به این جمع «صدوسیوهشتم» میگویند، چون ماده 138 این سند میگوید اگر جلسهای به ریاست رئیسجمهور یا معاون اول و با حضور حداقل 3 وزیر تشکیل شود، مصوبه آن قابل اجراست، بنابراین این طرح که آماده شود، بدون هیچ مشکلی میتواند در ستاد ملی زن و خانواده تصویب و برای اجرا به دستگاهها ارجاع شود.
اگر قرار باشد ماجرا را از نگاه این 3327 نفر ببینیم، آنها کسانی هستند که بیگناه به زندان افتادهاند و جرمشان نداری است، اما اگر قرار باشد 3327 زنی که پشت این ماجرا نشستهاند و در مقام شاکیان این مردان قرار گرفتهاند ماجرا را شرح دهند، اینها مردانی مجرمند که با به زندان افتادن تنبیه میشوند و یاد میگیرند که دیگر زیر بار تعهدی که نمیتوانند ادایش کنند، نروند.
اما زندانی بودن 3327 نفر به خاطر بدهی مهریه را میتوان از زاویه سومی هم نگاه کرد. اینها مردانی هستند که هنگام ثبت عقد ازدواج، سندی را امضا کردهاند که نشان میدهد آنها مهریه عندالمطالبه را پذیرفتهاند و آمادهاند تا هر وقت همسرشان مهریه را طلب کرد، آن را بپردازند.
از زاویه دیگر، آنها کسانی هستند که به عندالاستطاعه کردن مهریه هنگام امضای عقدنامه اعتقادی نداشتهاند یا مطمئن بودند اگر مرد همسایه به خاطر مهریه به زندان میافتد، آنها آنقدر خوشبختند و با همسرشان تفاهم دارند که به سرنوشت مشابه او دچار نمیشوند ولی حالا آنها درون زندان هستند و معلوم نیست تا چه زمانی توان مالی پرداخت دیونشان را پیدا میکنند.
زهرا سجادی با اشاره به کتاب شکوه همسرداری گفت: چند سال پیش شورای فرهنگی اجتماعی زنان تدوین چنین کتابی را مصوب کرده بود که به جای تنظیم خانواده تدریس شود و ما نیز بر اساس شرح وظایفمان مسئولیت این کار را پذیرفتیم.
معاون امور زنان و خانواده مرکز امور زنان ریاست جمهوری با بیان این که کتابی که تدوین شد کتاب جامع و خوبی است گفت: ارادهای که این کتاب در دانشگاهها ندریس شود وجود ندارد و برخی مسئولان همچنان موافق بحث تنظیم خانواده هستند.
وی با تاکید بر این که ما اصراری بر تدریس شکوه همسرداری نداریم گفت: اما باید تنظیم خانواده از کتابهای دانشگاهی حذف شود.
سجادی با اشاره به رشد منفی جمعیت در کشور گفت: کشور ما چند سال دیگر به مرحلهای میرسد که مجبور است مانند کشورهای اروپایی برای ترغیب به بچهدار شدن سیاستهای تشویقی به کار گیرد.
ادامه مطلب ...